simorgh • issue. 14

52

Upload: shahriar-ayoubzadeh

Post on 18-Jun-2015

176 views

Category:

Documents


4 download

DESCRIPTION

In this Issue:- Editorial Message for Nowrooz- The origins of NowRooz,- NowRooz events in Ottawa- Mr Moridi's MPP Message

TRANSCRIPT

Page 1: Simorgh • Issue. 14
Page 2: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 2

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

2دوشنبه ١ فوریه ٢٠١٠ • سال اول • شماره ١١

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 3: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 3 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Page 4: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 4

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

ناشر: انتشارات سیمرغPublisher: Simorgh Publication

سردبیر: سعید کریمیانEditor: Saeed Karimian

مدیریت آگهی ها و بازاریابی: شهریار ایوب زادهMarketing & Advertising: Shahriar Ayoubzadeh

مسئول وب سایت سیمرغ: لیناردو گریروWebsite Coordinator: Leonardo Guareero

صفحه آرایی, گرافیک و طراح هنری : پیام کشتگانیPagination, Graphic & Design: Payam Keshtgani

تایپ : فرناز کریمیانTyping: Farnaz Karimian

نقل مندرجات سیمرغ فقط با ذکر ماخذ آزاد است. سیمرغ در اصالح و ویرایش مطالب رسیده آزاد است.

مطالب همراه نام یا منبع ، نظرات نویسندگان آنها را بیان می کند به اینگونه مطالب نیست. مسئولیت نشریه سیمرغ نظر الزاما و

عهده نویسندگان آنهاست.کسب به منوط سیمرغ نشریه های آگهی و ها طرح از استفاده

اجازه کتبی است.سیمرغ در قبال آگهی های چاپ شده در نشریه هیچگونه مسئولیتی ندارد. آخرین مهلت برای درج و یا تغییرات آگهی ها برای هرشماره ، پنج

روز پس از انتشار شماره قبل می باشد.

[email protected] :امور تبلیغات و آگهی ها[email protected] :سردبیر[email protected] :اطالعات

آدرس دفتر مرکزی:508 Gladstone Ave. Suite 201-B

Ottawa, Ont. K1R 5P1Tel: 613.292.6181

Fax: 1.888.459.8681

نشریه سیمرغ ، نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده است. در این راستا ، بزودی بخشی از این نشریه به گفته ها ، درددلها ، سواالت ، نظرات و پیامهای شما اختصاص خواهد یافت . خواهشمند است برای انعکاس

پیامهایتان ، با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت ایمیل به آدرس [email protected] در متاس باشید.بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم .

اخبار فرهنگی ، هنری

اخبار علمی

اخبار کاناداو اتاوا

جهان ایرانی نوروزی رنگارنگ دارد

آئین های نوروزی و چهارشنبه سوری

مترینات ورزشی مفید برای کاهش وزن

سهراب شهید ثالث و چخوف

مبانی الزم برای کارهای گروهی

8

9

13

15

21

23

26

29

30 چهارشنبه آخر سال )چهار شنبه سوری(

12محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت

17نغمه پردازان ارمنی و موسیقی ایران

5پیام ما

Cover Page:طراحی جلد:

پیام کشتگانی

از ادبیات دل منی کنم

پابرهنه ای در دربار شاه عباس

37

32

48

49

27

Nowrouz – Iranian New Year

تبریکات نوروزی

نوروز در تاجیکستان

35 آب کردن چربی ها با یاد و نام خدا

42 جدول کلمات

الکل نوشیدنی چگونه کشف شد؟

طالع بینی و فال شما

44

46

41 مسابقه و سرگرمی

ناشر: انتشارات سیمرغناشر: انتشارات سیمرغPublisher: Simorgh PublicationPublisher: Simorgh Publication

سردبیر: سعید کریمیانسردبیر: سعید کریمیانEditor: Saeed Karimian

مدیریت آگهی ها و بازاریابی: شهریار ایوب زادهMarketing & Advertising: Shahriar Ayoubzadeh

مسئول وب سایت سیمرغ: لیناردو گریروWebsite Coordinator: Leonardo Guareero

صفحه آرایی, گرافیک و طراح هنری : پیام کشتگانیPagination, Graphic & Design: Payam Keshtgani

تایپ : فرناز کریمیانTyping: Farnaz Karimian

نقل مندرجات سیمرغ فقط با ذکر ماخذ آزاد است. سیمرغ در اصالح و ویرایش مطالب رسیده آزاد است.

مطالب همراه نام یا منبع ، نظرات نویسندگان آنها را بیان می کند به اینگونه مطالب نیست. مسئولیت نشریه سیمرغ نظر الزاما و

عهده نویسندگان آنهاست.کسب به منوط سیمرغ نشریه های آگهی و ها طرح از استفاده

اجازه کتبی است.سیمرغ در قبال آگهی های چاپ شده در نشریه هیچگونه مسئولیتی ندارد. آخرین مهلت برای درج و یا تغییرات آگهی ها برای هرشماره ، پنج

روز پس از انتشار شماره قبل می باشد.

[email protected] :امور تبلیغات و آگهی ها[email protected] :سردبیر[email protected] :اطالعات

آدرس دفتر مرکزی:508 Gladstone Ave. Suite 201-B

Ottawa, Ont. K1R 5P1Tel: 613.292.6181

Fax: 1.888.459.8681

نشریه سیمرغ ، نشریه ای است که به جهت استحکام بیشتر پیوند مابین فارسی زبانان مقیم اتاوا متولد گردیده است. در این راستا ، بزودی بخشی از این نشریه به گفته ها ، درددلها ، سواالت ، نظرات و پیامهای شما اختصاص خواهد یافت . خواهشمند است برای انعکاس

پیامهایتان ، با ما بصورت پستی به آدرس دفتر مرکزی و یا بصورت ایمیل به آدرس [email protected] در متاس باشید.بی صبرانه در انتظار نامه هایتان هستیم .

اخبار فرهنگی ، هنری

اخبار علمی اخبار علمی

اخبار کاناداو اتاوا

جهان ایرانی نوروزی رنگارنگ دارد

آئین های نوروزی و چهارشنبه سوری

مترینات ورزشی مفید برای کاهش وزن

سهراب شهید ثالث و چخوف

مبانی الزم برای کارهای گروهی

8

9

13

15

21

23

26

29

30 چهارشنبه آخر سال )چهار شنبه سوری(

12محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت

17نغمهپردازان ارمنی و موسیقی ایران

5پیام ما

Cover Page:Cover Page:Cover Page:طراحی جلد:طراحی جلد:طراحی جلد:

پیام کشتگانی پیام کشتگانی پیام کشتگانی

از ادبیات دل منی کنم

پابرهنه ای در دربار شاه عباس

37

32

48

49

27

Nowrouz – Iranian New Year

تبریکات نوروزی

نوروز در تاجیکستان

35 آب کردن چربیها با یاد و نام خدا

42 جدول کلمات

الکل نوشیدنی چگونه کشف شد؟

طالع بینی و فال شما

44

46

41 مسابقه و سرگرمی

Page 5: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 5 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

شكوه ها را بنه، خيز و بنگر كه چگونه زمستان سر آمد

جنگل و كوه در رستخيز است عالم از تيره رويي در آمد )نیما(

نیکو سالی امید به و گذاریم می پشت سر را سال 1388 را این شهر ایرانی مقیم آینده چشم می دوزیم. کمتر به ،سراغ دارم که نسبت به وقایع و تحوالت سال گذشته ایران ، بی تفاوت بوده باشد. سالی که گذشت برای همه ما، سالی مملو از نگرانی و فشار و هیجان بود. اتفاقاتی که در ایران افتاد ، با هر آنچه که در سی و یک سال گذشته سپری شده بود، بسیار متفاوت می نمود. تمامی خبرگزاری های بزرگ و کوچک جهان، وقایع پس از انتخابات ایران را در پوشش خبری خود قرار دادند و حتی در این کشور غریب، هیچ ایرانی و غیرایرانی را نمی توان یافت که از اوضاع کشور ما آگاهی نداشته باشد. به گمان برای برخی از خوانندگان نیز این سوال مطرح است که چرا سیمرغ بیش از این درباره اوضاع و وقایع که است این پاسخ نویسد. نمی و گوید نمی چیزی ایران خبری های رسانه توسط ایران وقایع خبری پوشش اوال در دسترس و بوده کامل بسیار اینترنتی و عمدتا گوناگون جامعه ایرانیان قرار دارد. چنانچه عده ای از هم وطنان نیز از وقایع اتفاقیه کشورمان بی اطالعند، با اطمینان می توان گفت که این به خواست و میل خودشان بوده است و چاپ ترغیب در تاثیری مسلما دست، این از اخباری و مطالب این عده به پیگیری مسائل کشورشان نخواهد داشت. تولد سیمرغ به جهت پر کردن خالء نوشتاری مورد استفاده جامعه ایرانی صورت گرفت و نه برای تکرار اطالعات و اخباری که از آن آگاهی دارند. در حقیقت، در همین همگی پیشاپیش ازصفحات پیش مدتی سیاسی، اخبار که صفحه بود راستا

سیمرغ حذف گردیده است.با ارتباط در سیمرغ نشریه که باشد این بر قرار اگر ثانیا، دهد، ارائه را تحلیلی یا و کند اظهارنظر کشورمان مسائل سردبیر و یا حداقل یکی از نویسندگان این نشریه می بایست تحلیل و بررسی و صالحیت الزم تخصص زمینه این در رسالت سیمرغ نشریه ندارد! که باشد، داشته را سیاسی

دیگری را برای خود قائل است که در آن، نظرها و تحلیل های سیاسی جایی ندارند.

سال نو، تغييرات و طرحهای نو

و اما...نشریه سیمرغ در نظر دارد تا روش نوینی را در کسب حمایت و پشتیبانی جامعه ایرانیان به مورد اجرا درآورد. این طرح که همراه با جذب عضو می باشد، شامل پرداخت حق عضویتی جزئی از سوی اعضای حمایت کننده نشریه خواهد بود. این گروه از خوانندگان عضو، از مزایای خاصی برخوردار خواهند بود ؛ از جمله آنکه با ارائه کارت عضویت به مکانها همیاری ما با طرح این در که کاری و کسب صاحبان و بطور شد. خواهند مند بهره ای ویژه تخفیف از دارند، زمان مدت در تواند می سیمرغ نشریه حامی مثال، عضو اعتبار عضویت، اتومبیل خود را جهت تعمیرات نزد یکی از تعمیرکاران همکار برده و از تخفیف ویژه بهره مند گردد و یا غذای خود و میهمانانش را در یکی از رستورانهای همکار صرف کرده و شاید هم خریدهای خود را از فروشگاههای همکار انجام داده، و یا منزلش را از طریق یکی از مشاورین ، پرداختی مبالغ در و رسانده فروش به امالک معامالت میزان قابل توجهی صرفه جویی نماید. بطور کلی می توان مند بهره را آن جانب سه هر ایده، این اجرای که گفت خواهد نمود: مشترکین یا اعضای نشریه ، پرداخت هزینه ها و خریدهای خود را کاهش می دهند، صاحبان کسب و کار، با ارائه تخفیف، بازار خود را رونق می بخشند و در نهایت نشریه سیمرغ از این طریق در جهت ارتقای کیفی و کمی خود بهره خواهد جست. جزئیات و اطالعات دقیقتر در مورد نحوه عضویت و نیز فهرستی از صاحبان کسب و کاری که در این طرح با ما همکاری دارند، در همین شماره به چاپ رسیده است. این توضیح ضروری بنظر می رسد که در مدت زمان اعتبار عضویت، شماره های منتشر شده نشریه سیمرغ به آدرس اعضا از طریق پست ارسال شده تا بدین ترتیب

مستقیما بدست ایشان برسد.به آن جلب می را نکته دیگری که توجه خوانندگان خود نمائیم، برنامه ریزی برای باال بردن سطح کیفیت و کمیت

نشریه سیمرغ در سال نوی خورشیدی است. پوشش خبری ایجاد و اتاوا و کانادا مقیم ایرانیان جامعه مسائل و وقایع ارتباط بیشتر مابین اعضای این جامعه، حفظ احساس ایرانی ایرانی فرهنگ های خوب جنبه تمامی پاسداشت و بودن این اجرای باشد. می روی پیش در های برنامه دیگر از امور، مستلزم صرف زمان طوالنی و کار مشقت باری است که توسط دست اندرکاران نشریه باید بیش از پیش صورت پذیرد و به همین منظور است که انتشار سیمرغ را به صورت ماهنامه تغییر داده و خوانندگان می توانند در روز اول هر ماه،

شماره جدید را از مراکز توزیع دریافت نمایند.

و باالخره اينكه...

يكي كه نوروز جشن رسيدن فرا دستاويز به هاي جشن ترين سال ديرينه و بزرگترين از سال شدن نو با همزمان و ايرانيان باستاني است؛ شادباش هاي بي دريغ خود را به پيشگاه هم ميهنان گرامي در هر جا كه هستند، تقديم مي داريم و سربلندي و تندرستي و شادروزي همگان

را از درگاه يزدان پاک آرزو مي كنيم.

سردبیر و گروه انتشارات سیمرغ

Page 6: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 6 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

اعتراض دولت آلمان و برلیناله به بازداشت پناهی

آلمان خارجه وزیر خواستار آزادی جعفر کارگردان پناهی سرشناس ایرانی که تهران در این هفته شده شد، دستگیر

است.از که پناهی آقای

جنبش اعتراضی ایران حمایت می کند دوشنبه شب به همراه دختر، همسر و شماری از حضار در خانه اش بازداشت شد.

خواستار چهارشنبه روز آلمان خارجه وزیر وسترول گایدو آزادی فوری آقای پناهی شد و گفت: "از هیات رهبری ایران از حفاظت برای خود المللی بین تعهدات به خواهیم می

حقوق مدنی و سیاسی شهروندانش پایبند باشد."اعتراض پناهی آقای بازداشت به نیز برلین فیلم جشنواره

کرده است.دیتر کاسلیک مدیر این جشنواره گفت: "ما از اینکه کارگردانی که برنده جوایز متعدد بین المللی بوده به خاطر کار خود به عنوان یک هنرمند بازداشت شده نگران و متاسف هستیم."

فیلم "آفساید" جعفر پناهی در سال 2006 جایزه خرس نقره ای جشنواره برلیناله را برد.

همزمان پناه پناهی پسر جعفر پناهی در مصاحبه ای با سایت "کلمه" که به میرحسین موسوی نزدیک است گفت که از

محل نگهداری پدر، خواهر و مادرش بی خبر است.او گفت: "من به شدت نگران خانواده ام، به خصوص خواهر

و مادرم هستم."او گزارش ها قبلی را دایر براینکه در هنگام مراجعه ماموران بازداشت گفت و کرد رد است بوده مهمانی آنها خانه در همکارانش از گروهی و او پدر که گرفت صورت زمانی

درحال فیلمبرداری یک فیلم مجوزدار بوده اند.از قبل از پدر من منزل اند گفته "اینکه پناهی گفت: پناه انتخابات، محل ساخت فیلم ضدنظام بوده کامال کذب است

و پدر من هیچ فیلمی ضدنظام نساخته ضمن اینکه درباره رویدادهای اخیر نیز فیلمی نساخته است."

گفته تهران دادستان عمومی آبادی، دولت عباس جعفری است که بازداشت جعفر پناهی جنبه سیاسی ندارد.

انتظامی عضو کمیته ارزشیابی شد

پرشیامگ - مجید انتظامی کمیته عضو عنوان به تخصصی موسیقی شورای کشور هنرمندان ارزشیابی معاونت شد. منصوب ارشاد وزارت هنری امور محمدحسین اسالمی

وزارت هنری ایمانی)معاون کمیته عنوان عضو به را انتظامی مجید در حکمی ارشاد( تخصصی موسیقی )در رشته موسیقی جهانی و آهنگسازی(

شورای ارزشیابی هنرمندان منصوب کرد.داوود گنجه ای، شاهین فرهت و درویش رضا منظمی دیگر اعضای کمیته تخصصی موسیقی شورای اسالمی ارزشیابی هنرمندان هستند. مجید انتظامی دارای درجه یک هنری از

شورای ارزشیابی هنرمندان کشور است.رشته در ابتدایی تحصیالت از پس 1326 متولد انتظامی موسیقی به تحصیل پرداخت و با کنسرت ها و ارکسترهای مجید است. کرده همکاری دیگر کشورهای مختلف انتظامی تا کنون فعالیت های بسیاری در زمینه آهنگسازی از جشنواره نیز را و موسیقی فیلم داشته است و جوایز ی صلح، های سمفونی است. کرده کسب المللی بین های از نیز اسالمی انقالب و مقاومت ایثار، خرمشهر، حماسه

جمله ساخته های انتظامی است.

رمان توقیف شده در عربستان، جایزه بوکر عربی برد

از هجوآمیزی رمان نویسنده اهل عربستان سعودی که درباره تأثیر ویرانگر قدرت و ثروت نامحدود و دنیای کاخ نشینهاست برنده جایزه )IPAF( عربی بوکر

در رشته داستان شد.عنوان کتاب )ترمی بشرر( که آن را اخگرانی به بلندای کاخ ها ترجمه کرده اند، برگرفته از آیه ای از قرآن است که به

جهنم اشاره می کند. این کتاب در عربستان سعودی اجازه انتشار نیافته است.

"هجوی را ها کاخ بلندای به اخگرانی بوکر عربی داوران "رابطه رمان این اند نوشته و اند کرده توصیف دردناک"

میان قدرت و حکومت را به خوبی کاویده است." واقعیات طعم کتاب "این آمده: داوران هیأت بیانیه در می خواننده به را سلطنتی های کاخ دنیای از هولناکی

چشاند."تبلیغ به مبلغی مذهبی به عنوان در جوانی آقای خال که "جهاد" و جنگ های نظامی می پرداخت، به گفته خودش

ناگهان تغییر مسیر داد و به نوشتن روی آورد.او حاال به عنوان منتقد جنجالی جامعه محافظه کار سعودی

شهرت یافته است.او نخستین نویسنده سعودی است که برنده جایزه 60 هزار

دالری بوکر عربی شده است.

Page 7: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 7 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

داستان که مهلکه فیلم عراق جنگ درباره آن آوردن دست به با است، بهترین از جمله 6 جایزه و موفق ترین فیلم هشتاد اعطای مراسم دومین و جوایز اسکار بود و کاترین بیگلو، سازنده این فیلم به که زنی نخستین عنوان

کارگردانی بهترین اسکار این جوایز اعطای تاریخ در را نام خود آورد، به دست را

ثبت کرد. 9 در شدن نامزد با کدام هر مهلکه و آواتار های فیلم بخش، باالترین شانس را برای کسب جوایز اسکار 2010

با تماشای این فیلم ترسناك، 10 هزار دالر برنده شوید

یکی از فیلم سازان بالی وود به تازگی پیشنهادی عجیب و پر منفعت را به طرفداران فیلم های ترسناك ارائه کرده بتواند که کس هر است: آخرین فیلم این کارگردان را در یك سینما به صورت تنها برنده تماشا کند، پایان تا و

10,000 دالر خواهد بود! )Phoonk( »2 به گزارش رویترز این فیلم که »فونكنام دارد، دنباله فیلمی دیگر با همین نام است که در سال روح یك محور حول فیلم داستان بود. ساخته 2008شیطانی می چرخد که خانواده ای را دچار ترس و وحشت

فراوان می کند.باره همین در فیلم، این کارگردان وارما«، گوپال »رام فیلم این می گوید که »هر کس می گوید: خبرنگاران به نمی تواند او را بترساند، تك و تنها در یك سالن سینما قرار

خواهد گرفت«.این در بخواهند که افرادی می گوید همچنین »وارما« قلب کننده کنترل دستگاه یك به کنند، شرکت رقابت وصل خواهند شد. عالوه بر آن، داوطلبان با استفاده از یك دوربین کنترل خواهند شد تا از باز بودن چشم های آن ها

در طول فیلم اطمینان حاصل شود.

اسکار ۲010؛ درخشش 'مهلکه' و ناکامی 'اواتار'

که اطالعاتی کرد، اضافه ترسناك فیلم این کارگردان صفحه ای در می شود، جمع آوری دستگاه ها این توسط خارج از سینما به صورت زنده پخش خواهد شد. در صورت موفقیت هر کدام از داوطلبان، مبلغ 500,000 روپیه )حدود

10,850 دالر( به آن ها اهدا می شود.انتشار آستانه در و پیش تر کارگردان این است گفتنی فیلم قبلی نیز چنین پیشنهادی را مطرح کرده بود اما این مسابقات به دلیل ادعای وجود تقلب در فرآیند انتخاب، لغو

شده بود.

داشتند که سهم مهلکه 6 جایزه و اواتار فقط 3 جایزه بود. )برای بالدوین آلك و بار( سومین برای ( مارتین استیو اجرای امسال آمریکا سینمای بازیگران بار( نخستین بر شد، برگزار هالیوود در کداك سالن در که را مراسم

عهده داشتند. )up( جایزه بهترین انیمیشن را پیتر داکتر، کارگردان باالدریافت کرد. باال برای بهترین فیلم هم نامزد شده بود که برای نخستین بار در تاریخ آکادمی است که فیلمی در این

دو بخش نامزد می شود. نویسنده بال مایك نام فی، تینا و جونیور داونی رابرت فیلمنامه مهلکه را به عنوان برنده بهترین فیلمنامه تالیفی در آمریکایی به سربازهای را جایزه اش او اعالم کردند.

خارج از آمریکا و پدرش که اخیرا درگذشته تقدیم کرد. بن استیلر با گریمی شبیه به شخصیت های فیلم اواتار به روی صحنه آمد و برنده جایزه بهترین گریم را اعالم کرد.

جایزه این بخش به فیلم پیشتازان فضا رسید. رابین ویلیامز جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به مو نیك بازیگر فیلم پرشس داد. او هنگام دریافت جایزه اش از اعضای آکادمی تشکر کرد که "اجرا" برای شان مهم بوده

و "سیاستی" در انتخاب شان نبوده است. ساندرا بوالك جایزه بهترین فیلمبرداری را به مارو فیوره،

مدیر فیلمبرداری اواتار داد. از عکسهایی نمایش با جایزه، این برنده معرفی از پس مایکل مالدن، کارل همچون گذشته سال درگذشتگان جکسون و دیوید کارادین و اجرای ترانه ای از بیتل ها به

ادامه در صفحه 13 ◄◄

Page 8: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 8

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

تای یا چی تای نوعی چوان چی رزمی سبك ورزش است. چین کشور علمی بررسی های که می دهد نشان تنها نه ورزش این عمر، طول باعث افزایش سالمتی و آرامش روان می شود، بلکه در کاهش

قند خون و التهاب ها نیز مِؤثر است. دیابت بیماری شایعی در سطح جهان است. در این بیماری میزان قند خون باالتر از حد طبیعی است. بیماری دیابت دو نوع دارد. در نوع اول، تولید هورمون انسولین از غده ی

پانکراس یا لوزالمعده به طور کامل از بین می رود. اما در دیابت نوع دوم بدن نمی تواند نیاز خود به افزایش برای بدن نیاز بین یعنی کند. تأمین را انسولین ترشح این هورمون، هماهنگی ترشح و انسولین ترشح افزایش الزم وجود ندارد. بدن به انسولین نیاز دارد تا بتواند گلوکز به مصرف سلول ها انرژی تولید برای را در خون موجود

برساند.دیابت نوع یك در میان کودکان و نوجوانان شایع است، در حالی که دیابت نوع 2 که در نزدیك به 90 درصد از مبتالیان به این بیماری دیده می شود، بیشتر در بزرگساالن

دیده می شود.تای چی یا تای چی چوان )Tai Chi Chuan( نوعی نرم بدنی تمرین های شامل است ، چینی رزمی ورزش به صورت و هنگام صبح به معمول طور به که ساده و گروهی انجام می شود. در این ورزش که حرکات در آن بر خالف ورزش های رزمی شدید، کند است عضالت آرام آرام

تقویت می شوند. به نقل از هفته نامه ی آلمانی فوکوس، یك گروه تایوانی از بیمارستان چانگ گونگ مموریال به تازگی بر روی گروهی از مبتالیان به نوع دوم دیابت تحقیقاتی انجام داده است.

در این بررسی یك تیم 30 نفره از مبتالیان به دیابت نوع 2 به مدت 12 هفته در کالس های تای چی شرکت کرده و تمرین های آن را انجام دادند. در کنار گروه بیماران، گروه 30 نفره ی دیگری قرار داشت که وظیفه اش بررسی نتایج

تای چی بر روی گروه اول بود. از 12 هفته هموگلوبین بعد بود که این بررسی نتیجه ی گلیکوزیله ی یا HbAlc بیماران از 59/۷ درصد به 16/۷ درصد کاهش پیدا کرد. اندازه گیری این هموگلوبین نشان

ورزش »تای چی چوان« قند خون را کاهش می دهد

شرکت گذشته هفته اینترنتی یاهو اعالم کرد که اطالعات منتشر شده روی شبکه توئیتر را به بخش ثابتی از صفحات خواهد خود جستجوگر یاهو مشترکان و افزود نزدیك آینده ای در جدید خدمات این از بهره مند می شوند. همزمان یاهو طرح کلی ادغام توئیتر در بررسی را شرکت این به متعلق وب سایت های مجموعه

می کند.این جدید از طرح بخشی یاهو به خدمات توئیتر افزودن باز« با عنوان »استراتژی از سال 2008 شرکت است که مطرح شد. یاهو امیدوار است که با این طرح جدید استفاده از صفحه اصلی این شبکه و سرویس ایمیل آن به بخشی

ثابت از فعالیت روزانه کاربران اینترنت بدل شود.مطالب و پیامك ها ادغام طرح این نتیجه مشخص ترین توئیتر در جستجوهای کاربران شبکه یاهوست. این امکان به صورت یك اسفند، پنجم فوریه، روز چهارشنبه 2۴ از یاهو کاربران جستجوهای فهرست در جداگانه مدخل

پدیدار شد.نحوه به کارگیری توئیتر توسط یاهو با روش گوگل و بینگ متفاوت است. یاهو در هر لحظه فقط دو نیتجه جستجو در توئیتر ارائه می کند ولی همزمان امکان استفاده از دو نتیجه مطالب با که یوتیوب ویدئوهای برای دیگر جستجوی

توئیتر مرتبط هستند در اختیار کاربران قرار داده می شود.توئیتر مطالب به یاهو دسترسی و پوشش نحوه البته هنوز همه جانبه نیست. به عنوان مثال در زمان تهیه این گزارش مطالب المپیك زمستانی در شبکه توئیتر هنوز روی

صفحات یاهو قابل دسترسی نبودند.در عین حال طرح جدید ادغام توئیتر در صفحات یاهو به نسبت امکانات قبلی به کاربران اجازه می دهد که با سرعت بیشتری به مطالب روز آمد شده در شبکه توئیتر دسترسی

پیدا کنند.گوگل جستجوگر سایت که می بینیم یاهو با مقایسه در مطالب توئیتر را که با موضوع جستجوی کاربران مرتبط اند با سرعت روز آمد و تجدید می کند. شبکه بینگ نیز با آنکه می دهد کاربران به را توئیتر با محدودتری تماس امکان ولی در عین حال یك صفحه ویژه جستجو در توئیتر را در

اختیار مشترکان می گذارد. صفحه طریق از می توانند کاربران یاهو جدید طرح در اصلی، سرویس ایمیل و یا سایر صفحات یاهو با برخورداری از یك توئیتر کوچك و شخصی مطالب خود را به آن شبکه ارسال کنند. هنوز جزییات فنی این بخش مشخص نیست امکانی یاهو برای هر مشترك توئیتر کوچك ولی ظاهرا است که در هر لحظه از استفاده از صفحات این شبکه قابل

به کارگیری است.توئیتر خود پیام های یاهو می توانند این طریق کاربران از

توئیتر به روایت یاهو

از المللی هیاتی بین این بر کارشناسان برخورد که نظریه آسمانی جسم یك باعث و بانی انقراض موجودات انبوه خصوص به زمینی مهر شد دایناسورها

تایید زده است.این گروه پس از انجام تحلیل های وسیع به روی شواهد

موجود در این زمینه به اجماع دست یافت.آنها طی مقاله ای در نشریه "ساینس" نظریه های بدیل در مورد نحوه انقراض آن دوره از جمله اینکه ممکن است در اثر فعالیت گسترده آتشفشانی روی داده باشد را رد کردند.

این تحلیل در ۴1امین کنفرانس علوم اقماری و سیاره ای )ال پی اس سی( در آمریکا مورد بحث قرار گرفت.

المللی شامل ۴1 کارشناس برای تعیین علت هیاتی بین )Cretaceious_Tertiary( دوره آن انبوه انقراض در حدود 65 میلیون سال قبل، شواهدی را که در مجموع

طی 20 سال مطالعه فراهم شده بود مرور کرد.آن انقراض باعث نابودی بیش از نیمی از کلیه گونه های پرنده، و خزندگان تراسورهای دایناسورها، از جمله زمین بزرگ دوزیست شد که راه را بر چیره شدن پستانداران در

زمین باز کرد.ناشی انقراض، که است آن مؤید شواهد این بررسی در زمین به عظیم دار دنباله یا سیارك یك برخورد از

چیکسولوب واقع در شبه جزیره یوکاتان مکزیك بود.برخورد آن سنگ 15-10 کیلومتری به شبه جزیره یوکاتان باعث آزاد شدن انرژی ای معادل 100 تریلیون تن تی ان انفجاری بمب از قدرت بار بیش تی شد که یك میلیارد

های افکنده شده بر هیروشیما و ناگازاکی بود. 180 است مانده جا به حادثه آن از که عظیمی گودال کیلومتر قطر دارد و یك گسله مدور به قطر 2۴0 کیلومتر

نیز در اطراف آن قرار دارد.آوری جمع شواهد بررسی به تازه مطالعه در دانشمندان شده توسط فسیل شناسان، ژئوشیمیدان ها، طراحان مدل های اقلیمی، ژئوفیزیکدان ها و رسوب شناسان از آن دوره

پرداختند.آنها نتیجه گیری می کنند که چنانچه شواهد زمین شناسی توضیح تنها آسمانی سنگ یك برخورد دهد، می نشان

ممکن برای تخریبی در آن ابعاد است.برخورد اولیه بالفاصله آتش سوزی های وسیع، زمین لرزه های عظیم، رانش زمین در ابعاد قاره ای و سونامی را در

پی داشته است.دکتر گرت کالینز، یکی از نویسندگان مقاله از امپریال کالج لندن، گفت که سیارك با سرعتی "20 بار بیش از گلوله ای

درحال سرعت گرفتن" به زمین برخورد کرد.

اجماع هیات بین المللی در مورد نحوه انقراض دایناسورها

برای نیز را یاهو ارسال کرده و مطالب خود در شبکه را مرتبطان روی توئیتر بفرستند.

بخش دیگری از طرح ادغام توئیتر در یاهو این است که اطالعات شدن روزآمد و تجدید از شبکه این کاربر هر خبر با موضوعی تقسیم بندی اساس بر توئیتر شبکه در

خواهد شد.

می دهد که قند خون بیمار در طول چند روز یا چند هفته ی گذشته چه میزان بوده است.

Page 9: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 9 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Page 10: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 10

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

اخبار کانادا و اتاوا

آقای ابی، سیمرغ: شنبه ایران، صدای مارس )ششم شب بزرگ کنسرت )2010در اتاوا در را خود Gatineau محل C o n g r e s sبرگزار Centreکنسرت این کرد. فوق استقبال با که مقیم ایرانیان العاده روبروگردید، اتاوا ساعت سه حدود در گروه همکاری با سیمرغ انتشارات گروه انجامید. بطول bia2ottawa.com مسئولیت برگزاری و برنامه ریزی

این رویداد را بعهده داشت. اندیشه در ابی که بود شده شایع در شهر قبل مدتها از آخرین توانست می کنسرت این و است بازنشستگی کنسرت وی در شهر ما محسوب گردد. اما خواننده خوش آوای ایران در حین صحبتهایش با مردم، تاکید نمود که دو

سال بعد هم به اتاوا خواهد آمد.در این کنسرت ، ابی عمدتا از آهنگهای قدیمی و خاطره انگیز خود اجرا کرده و نیز "شوبرت" یکی از آهنگسازان

ترانه های نسبتا جدید ابی ، وی را همراهی نمود.بیان با ایرانی - آمریکایی بود که "تهران" ، نام کمدین سلیس و شیرین فارسی خود، حاضرین را در خلل برنامه کنسرت به وجد و اعجاب آورده بود. هر چند که نام این کمدین که دانشجوی رشته حقوق و ساکن واشنگتن می باشد، برای اهالی اتاوا ناآشنا بود ، اما با استقبال گرمی که از وی بعمل آمد، آینده خوبی برای وی در این رشته هنری

پیش بینی میشود.

کنسرت ابی در اتاوا برگزار شد

بدنبال ایرانتو: بانوان درخشش کانادایی ورزشکار در مسابقات المپیک دولت ونکوور، قول کار محافظه های بررسی داد، خصوص در الزم یکی اصالح امکان

از بخش های سرود

درخواست اصالح جنسیتی در سرود ملی کانادا

ملی، به عمل آید.در سرود ملی کانادا که به O Canada مشهور است، عبارتی وجود دارد که سالهاست مورد بحث و توجه منتقدین

، بویژه زنان قرار گرفته است.آنجا که گفته می شود، "true patriot love" تنها به نام پسران کانادا اشاره می شود: "all thy sons" ، در

حالیکه اصوال باید فرزندان کانادا مطرح شود.شعر اولیه سرود ملی کانادا در سال 1908 و به زبان فرانسه گفته شده و سپس ترجمه گردیده است. اما نسخه فعلی، از سال 1980 تاکنون، تغییر نیافته است و گفته می شود، در آن زمان، مشارکت زنان در بخش های مختلف اجتماعی و

حتی نیروهای نظامی در حد فعلی نبوده است.در جریان المپیک ونکوور، بانوان 14 مدال کسب کردند که

3 عدد بیشتر از مردان بوده است.استفن هارپر، نخست وزیر در این زمینه تأکید کرده است، که نباید یک اصالح جزئی در سرود، به یک جنجال تبدیل

شود.از سوی دیگر، گروه های مهاجر که آنان نیز ، به نسبت سیاسی، مختلف های عرصه در را مهمی نقش گذشته، اعمال اند، خواستار گرفته بر عهده اقتصادی و اجتماعی و آبا "سرزمین عنوان به کانادا از کردن یاد در تغییر

اجدادی" )Our native land( شده اند.

توسعه از کانادا، شهروندی و مهاجرت وزارت ایرانتو: امکانات آنالین خود برای تازه واردین خبر داد که به آنان های سرویس به را آسانتری دسترسی کند می کمک

دولتی داشته باشند.بر اساس سیستم جدید، تازه واردین می توانند ، خدمات آنها از و یافته را خود سکونت محل در دولتی مختلف

استفاده کنند.های کالس رانندگی، گواهینامه دریافت چگونگی نظیر آموزش زبان، یافتن شغل، امور بهداشت و درمان یا سایر

برنامه های عمومی.امکانات جدید ،همچنین به آنان کمک می کند با سرعت بیشتری در محله ای که اقامت دارند و همچنین مردم و

رونمایی از یکی از بهترین سرویس های اطالع رسانی

وزارت مهاجرت به تازه واردین

همسایگان خود جذب گشته و با آنان ارتباط برقرار نمایند.در این بخش که در زیرمجموعه سایت وزارت مهاجرت و شهروندی قرار گرفته ، متقاضیان، با پرسش های گام به به دقیقا تا روند. به سمت درخواست خود پیش می گام،

خدمات مربوط به شهر خود برسد.یکی از بزرگترین امتیازات سیستم جدید، پرهیز از جستجو

های بی مورد و طوالنی در اینترنت است.http:// برای استفاده از سیستم جدید میتوانید به آدرسمراجعه servicesfornewcomers.cic.gc.ca

نمائید.

ایرانتو: بانک مرکزی کانادا ، از سال آینده ، بجای اسکناس عرضه پالستیک جنس از هایی اسکناس کاغذی، های

خواهد کرد.دولت فدرال ، این خبر را دیروز و در قالب الیحه بودجه کل کشور اعالم و اضافه کرده است، این اقدام ، در راستای مدرنیزه کردن پول جاری کشور و جلوگیری از تقلب انجام

می شود.می چاپ پلیمری ماده روی بر که جدید های اسکناس شود، همچنین در مقابل فرسودگی ، چهار برابر ماندگارتر

از نوع کاغذی آن خواهند بود.اینگونه اسکناس ها پول پلیمری منافع دیگری نیز دارد، است. بمراتب کمتر نیز آن تولید و هزینه تمیزتر هستند ضمن اینکه بخاطر طول عمر بیشتر، همخوانی بیشتری با

محیط زیست خواهد داشت.و شد معرفی استرالیا در این از پیش ، پالستیکی پول چندین کشور جهان از جمله نیوزیلند، مکزیک و ویتنام از

آن استفاده می کنند.در گزارش بودجه همچنین به اعمال تغییراتی بر روی سکه های رایج و تغییر در ترکیب فلزات بکار رفته در آنها اشاره

شده است.

اسکناس پالستیکی، جایگزین پول کاغذی کانادا می شود

Page 11: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 11 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

نیازمندیها(چاپ رایگان)

خدمت جدید نشریه سیمرغ

به جامعه ایرانیان

◄ اگر می خواهید وسایل اضافی منزلتان رابفروش برسانید ،

◄ اگر به فکر خرید اتومبیل دست دوم هستید

◄ اگر جویای کار می باشید ،

◄ اگر کسب و کار کوچک خانگی دارید و می خواهید دیگران

را از آن مطلع سازید ،

◄ اگر میخواهید کسی را استخدام کنید ،

◄ اگر نیاز به خدمات خاصی دارید

و اگر مایل به چاپ آگهی تبریک و تسلیت می باشید ...

بطور را آگهی شما ، نشریه سیمرغ چاپ نیازمندیها صفحه در رایگان را به دیگر همزبانان کرده و پیام شما

شما در شهر اتاوا می رساند .

درج یا و بیشتر اطالعات کسب برای -6181 تلفن با لطفا ، رایگان آگهی ads@ ایمیل آدرس یا و 613-292

simorghmagazine.com متاس حاصل منائید .

گزارش تصویری از کنسرت ابی در اتاوا

Page 12: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 12

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت

آغاز زندگی وجوانی در شمسی هجری 12۶1 سال در مصدق محمد میرزا پدرش آمد. بدنیا اشرافی خانواده یک در تهران، دوره بزرگمردان از دفتر« »وزیر به معروف هدایت اهلل فرزند السلطنه( )نجم خانم تاج ملک مادرش و ناصری عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب السلطنه ایران بود. هنگام مرگ میرزا هدایت اهلل در سال 12۷1 شمسی محمد ده ساله بود، و ناصرالدین شاه عالوه بر اعطای شغل و لقب میرزا هدایت اهلل به پسر ارشد

او میرزا حسین خان، محمد را »مصدق السلطنه« نامید. محمد خان مصدق السلطنه پس از تحصیالت مقدماتی در تبریز به تهران آمد، به مستوفی گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و عالقه عموم را جلب نمود. مصدق السلطنه در اولین انتخابات دوره اشراف اعیان و از طبقه نمایندگی به مجلس مشروطیت اصفهان انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به دلیل سن او که به سی سال تمام نرسیده بود رد شد. مصدق السلطنه در سال 128۷ شمسی برای ادامه تحصیالت خود به فرانسه رفت و پس از خاتمه تحصیل در مدرسه علوم سیاسی پاریس به

سویس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق نائل آمد.

والی گری و وزارت اول جهانی جنگ آغاز با ایران به مصدق مراجعت

مالیه امور در که سوابقی با مصدق السلطنه بود. مصادف و مستوفی گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه این کابینه های مختلف در ماه قریب چهارده دعوت شد. سمت را حفظ کرد. در حکومت صمصام السلطنه به علت اختالف با وزیر وقت مالیه )مشار الملک( از معاونت وزارت الدوله مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق امضای به 1919 قرارداد دوران این در شد. اروپا عازم وثوق الدوله رسید و مخالفت گسترده آزادی خواهان ایرانی با آن شروع شد. دکتر مصدق نیز در اروپا به انتشار نامه هاو مقاله هائی در مخالفت با این قرارداد اقدام کرد. اندکی بعد وزیری نخست به الدوله وثوق جای به که مشیرالدوله انتخاب شد، او را برای تصدی وزارت عدلیه به ایران دعوت

کرد. در مراجعت به ایران از طریق بندر بوشهر، پس از ورود والیگری به فارس محترمین تقاضای بر حسب شیراز به اسفند کودتای سوم تا و شد منصوب فارس )استانداری( و ضیاء سید کودتای از پس ماند. مقام این در 1299رضاخان، دکتر مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و از مقام خود مستعفی گشت. پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت.

نخست به السلطنه قوام ضیاء، سید کابینه سقوط با )دارائی( مالیه وزارت به را مصدق دکتر و رسید وزیری انتخاب کرد. با سقوط دولت قوام السلطنه و روی کار آمدن مجدد مشیرالدوله از مصدق خواسته شد که والی آذربایجان شود. بخاطر سرپیچی فرمانده قشون آذربایجان از اوامرش بدستور رضاخان سردار سپه، وزیر جنگ وقت، از این سمت ماه خرداد در کرد. مراجعت تهران به و گشت مستعفی وزیر سمت به مشیرالدوله کابینه در مصدق دکتر 1302خارجه انتخاب شد و با خواسته انگلیسیها برای دو ملیون لیره که مدعی بودند برای ایجاد پلیس جنوب خرج کرده اند

بشدت مخالفت نمود. پس از استعفای مشیرالدوله، سردار سپه به نخست وزیری

رسید و دکتر مصدق از همکاری با او خودداری کرد.

دوره رضاشاه دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی با انتخاب شد. در همین زمان که به وکالت مردم تهران رضا و شد منقرض قاجار خاندان سلطنت سازی صحنه با او به شاهی رسید، خان سردار سپه نخست وزیر وقت مجلس ششم پایان با برخاست. مخالفت به انتخاب این و آغاز دیکتاتوری رضاشاه دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد. در سال 1320 پس از اشغال ایران سلطنت از شاه رضا بریتانیا، و شوروی نیروهای بوسیله به مصدق دکتر و شد تبعید جنوبی افریقای به و برکنار

تهران برگشت.

نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران در رضاشاه سقوط و 20 شهریور از پس مصدق دکتر اول وکیل مقام در دیگر بار مجلس 14 دوره انتخابات مجلس این در شد. انتخاب مجلس نمایندگی به تهران

برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال از به تصویب رساند که دولت را قانونی او طرحی ایران، مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در

ایران هستند منع می شد. قوام السلطنه مداخالت با مجلس 1۵ دوره انتخابات در )نخست وزیر( و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم بمجلس بگذارد. در این دوره هدف عوامل وابسته به بریتانیا این بود که قرارداد سال 1933 دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغه ای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند. بر و نشد تأمین انگلیسی ها مقصود عمومی افکار فشار اثر عمر مجلس پانزدهم به سر رسید. در 1328 دکتر مصدق و همراهان وی اقدام به پایه گذاری جبهه ملی ایران کردند. گسترش فعالیت های سیاسی پس از شهریور 1320 سبب

گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود. دکتر مصدق در مجلس و بیرون از آن این شد، معروف نفت« شدن ملی »نهضت به که را جنبش

هدایت می کرد.

ملی شدن نفت و نخست وزیری در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخالت شد. باطل تهران آراء ساختگی صندوقهای دربار، و شاه دوم نوبت در و رسید بقتل دربار وزیر هژیر عبدالحسین انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت. پس از کشته شدن نخست وزیر وقت سپهبد حاجیعلی رزم آرا، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین عالء که بعد از رزم آرا نخست وزیر شده بود، در شور و اشتیاق عمومی دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصالح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعالم کرد. پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک دادگاه به سپس پرداخت. ایران حقوق از دفاع به و شد الهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه به را صالح بین المللی خود انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه احقاق در مصدق و ندانست بریتانیا شکایت به رسیدگی بازگشت راه در یافت. دست پیروزی به ایران ملت حق به ایران به مصر رفت و مورد استقبال پر شکوه ملت مصر

قرار گرفت.

نویسنده : مرتضی هادوی

Page 13: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 13

►► ادامه از صفحه 7 )اسکار 2010( کشمکش با دربار و مخالفان انتخابات دوره هفدهم مجلس بخاطر دخالتهای ارتشیان و دربار به تشنج کشید و کار بجایی رسید که پس از انتخاب 80 نماینده، دکتر مصدق دستور توقف انتخابات حوزه های باقی مانده را صادر کرد. دکتر مصدق برا ی جلوگیری از کارشکنیهای ارتش و دربار درخواست انتقال وزارت جنگ رد شاه از طرف درخواست این نمود. شاه از را دولت به از تیرماه 1331 2۵ در دکتر مصدق دلیل همین به شد. را السلطنه قوام مجلس کرد. استعفا نخست وزیری مقام شدید بیانیه صدور با او و کرد انتخاب نخست وزیری به الحنی نخست وزیری خود را اعالم نمود. مردم ایران که چهار پی در بودند، خشمگین مصدق دکتر برکناری از کشته به که مصدق، دکتر از حمایت در تظاهرات روز دولت کردن ساقط به موفق انجامید، نفر چندین شدن قوام گردیدند. در 30 تیر 1331 دکتر مصدق بار دیگر به

نخست وزیری ایران رسید. در 9 اسفند ماه 1331 دربار با کمک عده ای از روحانیون، مصدق علیه توطئه ای اوباش و اراذل و اخراجی افسران کردند تا او را از بین ببرند. نقشه این بود که شاه در آن روز به عنوان سفر به اروپا از پایتخت خارج شود و اعالم دارد که این خواسته دکتر مصدق است. مصدق از نقشه اطالع یافت و توانست جان بدر برد و توطئه شکست خورد.چند روز بعد عمال دربار و چند تن از افسران اخراجی سرتیپ افشارطوس رئیس شهربانی دکتر مصدق را ربودند و پس نمایندگان از بسیاری استعفای بدنبال کشتند. شکنجه از طرفدار مصدق، دولت اقدام به همه پرسی )رفراندم( در کشور کرد تا مردم به انحالل یا عدم انحالل مجلس رای دهند. در این همه پرسی )که به خاطر همزمان نبودن رای گیری در تهران و شهرستان ها و جدا بودن صندوق های مخالفان دو حدود در گرفت( قرار بسیاری انتقاد مورد موافقان و ایرانی به انحالل مجلس رای دادند و مجلس در میلیون

روز 23 مرداد 1332 منحل شد.

کودتا علیه دولت مصدق

در روز 2۵ مرداد 1332 طبق نقشه سازمان های جاسوسی امریکا و انگلیس برای براندازی دولت مصدق، شاه فرمان سلطنتی، گارد رئیس و کرد امضا را مصدق دکتر عزل

سرهنگ نصیری را موظف نمود تا با محاصره خانه نخست وزیر فرمان را به وی ابالغ کند. همچنین نیروهایی از گارد مصدق دکتر وزرای از عده ای بازداشت مامور سلطنتی گارد رئیس نخست وزیری محافظ نیروهای ولی گشتند.

سلطنتی و نیروهایش را خلع سالح و بازداشت نمودند. بریتانیا و امریکا دولت های ماه 1332 مرداد روز 28 در سقوط باعث این بار که زدند دیگری کودتای به دست خریدن با سیا سازمان روز این در گشت. مصدق دولت فتوای برخی از روحانیون و همچنین دادن پول به ارتشیان، اراذل و اوباش تهران آنها را به خیابان ها کشانید. کودتاچیان برسانند مصدق دکتر خانه به را خود آسانی به توانستند از چندین ساعت نبرد خونین گارد محافظ نخست و پس وزیری را نابود کنند و خانه وی را پس از غارت کردن به یارانش و مصدق دکتر مرداد 29 روز در بکشانند. آتش خود را به حکومت کودتا به رهبری سرلشکر زاهدی تسلیم کردند. بدین ترتیب در کودتای 28 مرداد 1332 )19 اوت 19۵3( سازمانهای جاسوسی بریتانیا و ایاالت متحده امریکا شاه محمدرضا و کرده برکنار را مصدق دکتر کودتا با پهلوی را که پس از شکست کودتای 2۵ مرداد به رم رفته

بود بازگرداندند و به قدرت رساندند.

محاکمه و زندان و خانه نشینی مصدق پس از کودتای 28 مرداد در دادگاه نظامی محاکمه شد. او در دادگاه از کارها و نظرات خود دفاع کرد. دادگاه وی را به سه سال زندان محکوم کرد. پس از گذراندن سه سال زندان، دکتر مصدق به ملک خود در احمد آباد تبعید

شد و تا آخر عمر تحت نظارت شدید بود. در سال 1342 همسر دکتر مصدق، خانم ضیاالسلطنه، در سن 84 سالگی درگذشت. حاصل ازدواج وی و دکتر مصدق دکتر 134۵ ماه اسفند 14 در بود. دختر سه و پسر دو بیماری سرطان، در سن 84 سالگی بدلیل محمد مصدق درگذشت. مصدق وصیت کرده بود او را کنار شهدای 30 تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت شاه چنین نشد خاک به آباد احمد در خانه اش اتاقهای از یکی در او و

سپرده شد. قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در 1۷ اسفند 1329 به مجلس ارائه شد

و تصویب گردید. متن پیشنهاد تصویب شده چنین بود:

به کمک به منظور و ایران ملت سعادت به نام امضاکنندگان ذیل پیشنهاد تأمین صلح جهانی، می نمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق تمام یعنی شود اعالم ملی استثنا بدون کشور در بهره برداری و استخراج اکتشاف، عملیات

دست دولت قرارگیرد.

1329 اسفند 29 در را پیشنهاد این نیز سنا مجلس مخصوص کمیسیون شد قانونی پیشنهاد و کرد تصویب نفت یا کمیسیون خاص نفت یا کمیسیون نفت، کمیسیونی بود که در اول تیر 1329 در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به الیحه نفت )معروف به الیحه

گس-گلشائیان(تشکیل شد. در را نفت صنعت شدن ملی پیشنهاد کمیسیون همین

اسفند 1329 به مجلس ارائه داد که به تصویب رسید.

خوانندگی و نوازندگی جیمز تیلور، از آنها یاد شد.جایزه بهترین جلوه های ویژه همانطور که انتظار می رفت به اواتار تعلق گرفت و مهلکه چهارمین جایزه اش

را در این مراسم برای تدوین فیلم به دست آورد. و رابینز تیم فارمیگا، ورا مور، جولین فایفر، میشل کالین فرل بر روی صحنه رفتند و هر کدام درباره یکی از نامزدهای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد که باهم سابقه همکاری داشتند، جمالتی گفتند. کیت وینسلت، جف بریجز بازیگر فیلم دل دیوانه را به عنوان برنده این بخش اعالم کرد. جورج کلونی، مورگان فریمن، کالین فرث و جرمی رنر رقبای بریجز در این بخش اسکار نامزد این از بار پیش بریجز چهار بودند. جف بود، ولی هیچگاه نتوانسته این جایزه را به دست آورد.

استنلی ویتاکر، فارست پیتر سارسگارد، مایکل شین، نامزدهای از تمجید برای نیز وینفری اپرا و توچی بهترین بازیگر نقش اصلی زن به روی صحنه رفتند. روی به بخش این برنده نام اعالم برای پن شان صحنه رفت و ساندرا بوالک بازیگر فیلم نقطه کور را به عنوان برنده بهترین بازیگر نقش اصلی زن اعالم گابوری از اش جایزه دریافت هنگام بوالک کرد. سیدیبی، هلن میرن، مریل استریپ و کاری مالگیان،

نامزدهای دیگر این بخش تجلیل کرد.جالب بود. اسکار برای بوالک نامزدی نخستین این اینکه شب گذشته ساندرا بوالک برنده جایزه تمشک طالیی )رزی( برای بدترین بازیگری معرفی شده بود.

باربارا استرایسند برای معرفی بهترین کارگردان سال به روی صحنه رفت و نام کاترین بیگلو، سازنده مهلکه را به عنوان برنده این بخش اعالم کرد. این نخستین بار است که در تاریخ آکادمی یک زن برنده اسکار بهترین کارگردانی می شود. و همچنین با اعالم نام مهلکه به عنوان بهترین فیلم توسط تام هنکس، هشتاد و دومین

مراسم اعطای جوایز پایان یافت. رشته در که است بار نخستین این 1944 سال از بهترین فیلم، ده نامزد - و نه پنج نامزد- معرفی می شوند. تصمیمی که انتقادهایی را هم به همراه داشته در آمریکایی کارگردان و بازیگر کلونی جورج است. این کار شاید آغاز مراسم گفت که از باره پیش این برای جذاب کردن مراسم جالب باشد اما برای صنعت

فیلمسازی خوب نخواهد بود.

جشن چهارشنبه سوریTuesday March 16th

Nepean Sportsplex

@ 8:00 p.m

Page 14: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 14

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 15: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 15 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

جهان ایرانی نوروزی رنگارنگ دارد

اگرچه نقشه ی جغرافیایی امروز ایران به واسطه ی تغییر و تحوالت چند قرن اخیر بسیار تغییر یافته و به شکل امروزی آن درآمده است، اما قلمرو فرهنگی آن مرز مشخصی ندارد و عالوه بر آسیای میانه، کشورهای بسیاری را از جمله در

قاره ی آفریقا تحت تاثیر قرار داده است.در امروزه که است ایرانیان باستانی جشن های نوروز، کشورهای در یعنی زمین، ایران جغرافیایی ی محدوده ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان، آذربایجان، ایران، کردنشین بخش های و قزاقستان قرقیزستان، ازبکستان، فروردین 1 روز در سوریه، و ترکیه و عراق کشورهای نوروز برگزاری جشن برگزار می شود. )21مارس( هرسال در که شرقی آفریقای ی منطقه در زنگبار در همچنین

قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد.برخی فرق چندانی میان نوروز و لحظه ی تحویل سال نو سال روز نخستین نوروز درست تعریف شوند. نمی قائل روز یا و ماه فروردین یکم یعنی است ایرانی تقویم در نوروز درست پس آغاز فروردین. لحظه ی ماه از اورمزد است. »تقویمی« لحظه یک این و است شب نیمه از لحظه تحویل سال یک واقعه یا لحظه ی »طبیعی« است و زمان آن می تواند ساعت ها با لحظه ی آغازین روز یکم تحویل ی لحظه بنابراین، باشد. داشته فاصله فروردین نوروز آغاز لحظه اما است، یکی در سراسر جهان سال

)یکم فروردین( نسبی است.در برخی کشورها، نوروز با وجود رسمی نبودن در هر سال توسط تعداد زیادی از مردم آن کشورها جشن گرفته می شود. به عنوان مثال نوروز در کشور سوریه از جشن های رسمی نیست، اما نزد کردهای ساکن این کشور از اعتبار

و احترام ویژه ای برخوردار است.

نوروز در تاجیکستانبدخشانیان ویژه به تاجیکستان مردم برای نوروز جشن تاجیکستان جشن ملی نیاکان است و از آن به عنوان رمز نام به یاد می کنند و دوستی و زنده شدن کل موجودات مردم شود. می برده نام بزرگ عید یعنی »خیدیرایام« تاجیکستان به ویژه بدخشانیان تاجیک ، در روزهای جشن نوروز ، خانه را پاک کرده و به اصطالح خانه تکانی می کنند، تا می کنند تمیز و کامال شسته را خانه همچنین ظروف گردی از سال کهنه باقی نماند و برابر رسم دیرینه نوروز قبل از شروع جشن نوروز، بانوی خانه زمانی که خورشید به اندازه ی یک سر نیزه باال آمد دو جارو را که سرخ رنگ است و در فصل پاییز از کوه جمع آوری کرده اند و تا جشن

نوروز نگاه داشته اند در جلوی خانه راست می گذارند.و پیروزی و نیکی رمز مردم این برای رنگ سرخ چون خانواده ای هر خورشید کامل طلوع از پس است. برکت بیرون آورده و به را می کوشد هر چه زودتر وسایل خانه یک پارچه قرمز را باالی سردر ورودی خانه بیاویزد و با باز کردن در و پنجره به نوعی هوای نوروزی و بهاری را که

معتقدند حامل برکت و شادی است وارد خانه نماید.

در این سرزمین پختن شیرینی مخصوص و غذاهای متنوع مسابقاتی برگزاری همچنین است، روزها این رسوم جزء از قبیل، تاب بازی، تخم مرغ بازی، کبک جنگی، خروس جنگی، بزکشی، کشتی محلی نیز در این روزها به شادی آن می افزاید و یکی از غذاهای معروف این روزها »باج« نام دارد در این غذا کله پاچه گوسفند را با گندم پخته و دیگران

را با آن مهمان می کنند.

نوروز در افغانستاننوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مزار شریف هنوز روزهای در می شود. برگزار پیشین شکوه و فر همان به اول سال همه ی دشت های بلخ و دیوار و پشت بام های گلی آن پر از گل سرخ می شود. بلخ سبدی از گل سرخ یا اجاق بزرگی می شود که این الله ها در آن می سوزد. این گل فقط در بلخ به وفور می روید و از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار می رود. در اولین اولین ساعات صبح امام علی« در نوروز »علم روز جشن برافراشته می شود. با افراشته شدن آن جشن نوروز نیز رسما این ادامه می یابد و در تا چهل شبانه روز آغاز می شود و چهل شبانه روز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله می نشینند. گفته شده بسیاری از بیماران

العالج در زیر همین علم شفا یافته اند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر بر افراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود، سالی از آیین و رسم جدید سال خوبی برای آن ها خواهد بود. نوروزی در سرزمین بلخ می توان به شستشوی فرش های

انجام و نوروز آمدن از پیش غبار و گرد زدودن و خانه مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری،

قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره نمود.نوروز در ترکیه

عثمانیان یا مردم ترکیه ی امروز جشن نوروز را به عنوان این روز حکیم از معدود روزها جشن می گرفتند. در یکی می شد، نامیده »نوروزیه« که مخصوصی معجون باشی شده گفته که می کرده تهیه درباریان و پادشاهان برای است این معجون از چهل نوع ماده مخصوص تهیه می شده باعث و بوده دردها و بیماری ها از بسیاری شفابخش و افزایش قدرت بدنی می شده است. مردم این سرزمین نوروز در طراوت و حیات تجدید شروع و طبیعت بهار آغاز را جهان و برخی روز مقدس در مقابل شب قدر و شب برائت و برخی عامل اتحاد و همبستگی و حتی آن را زادروز امام با ایشان ازدواج ایشان به خالفت و سالروز علی و تعیین

فاطمه دانسته اند.

نوروز در مناطق کردنشین عراق و ترکیهنوروز تا نخستین سال های تشکیل جمهوری ترکیه در میان ترکان ترکیه پایدار ماند و سپس رفته رفته اهمیت پیشین خود را از دست داد و فقط در مناطق کردنشین و در پاره ای را این جشن موجودیت خود آیین رسوم از مناطق شمال

حفظ کرده است.کردهای ترکیه سال ها برای به رسمیت شناخته شدن نوروز در این کشور تالش کردند. اکنون نوروز در ترکیه تعطیل

رسمی به شمار می رود.

نوروز در جمهوری آذربایجانیکی از جشن های بزرگ مردم اران )جمهوری آذربایجان( نوروز است. در جمهوری آذربایجان درباره ی پیدایش جشن است. شده نقل گوناگونی افسانه های و اسطوره ها نوروز مثال در روایتی آمده است، سیاوش پسر کیکاووس به کشور پذیرایی به خوبی او از افراسیاب افراسیاب سفر می کند، می کند و حتی دخترش را به عقد وی در می آورد و سیاوش به یاد سفرش از دیار افراسیاب دیوار بخارا را بنا می کند، اما دشمنان که از این کار او ناخرسند بوده اند میان سیاوش و افراسیاب را بر هم زده به طوری که افراسیاب تصمیم به قتل سیاوش می گیرد. پس از کشته شدن سیاوش دستور می دهد جنازه اش را روی کنگره های دیوار بخارا قرار دهند. ی دروازه قدمگاه در و برداشته را وی جسد زرتشتیان شرقی دفن می کنند و مرثیه های بسیاری در وصف سیاوش مردم بین مرثیه ها این که طوری به سرودند مرگش و گسترش یافت و در همین مرثیه ها ، زرتشتیان ، روز دفن

سیاوش را نوروز نامیدند.مردم اران به واسطه ی اعتقادات شدید به آیین و مراسم نوروز برای با شکوه تر انجام شدن جشن نوروز برای این مراسم تدارک ویژه ای می بینند. از قبیل : سرودن ترانه ها پیش از نوروز، تدارک بساط شادی روزهای نوروز، تهیه لوازم و مواد مورد نیاز سفره نوروز، تهیه چیستان های نوروزی، ستایش و

از: طاهره رحیمی

Page 16: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 16

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

نفرین های نوروزی، پند و امثال نوروزی، اعتقادات نوروزی، و نوروزی آزردنی های نوروزی، تماشای نوروزی، عادات

انجام آیین و مراسم نوروزی.رسیدن از پیش که است این بر رسم اران مردم درمیان نوروز پوشاک نو خریده ،به خانه و حیاط سر و سامان داده این نوروز می روند. استقبال به و بافته نو و پالس فرش مردم درباره ی نوروز اعتقاد زیادی به فال ها دارند. در شب چهارشنبه سوری ، دم بخت ها فالی می گیرند و مخفیانه پشت درنیمه باز به انتظار ایستاده و اگر در این هنگام حرف خوب و موافقی بشنوند آرزویشان برآورده شده و اگر حرف بنابر نخواهد شد. برآورده آرزویشان نامناسبی می شنیدند، این برمبنای آیین عید مردم از بد گویی و حرف نامناسب

دوری می کنند.همچون انگیزی خاطره مراسم نوروزی عادات میان در درها، به پوستین انداختن کاله فرستادن سفره ی سمنو، و بام در شب عید از سوراخ توبره و آویزان کردن کیسه

درخواست تحفه ی عید در این سرزمین موسوم است.

نوروز در قزاقستاناین بر و بهاری می دانند اعتدال را نوروز قزاقستان مردم باورند که در این روز ستاره های آسمانی به نقطه ی ابتدایی شادمانی زمین روی و می شود تازه جا همه و می رسند برقرارمی شود. همچنین قزاق ها معتقدند که نوروز آغاز سال است و در میان آنان عبارات زیبایی درباره ی نوروز وجود دارد. نوروز روزی است که یک سال منتظرش بوده اند نوروز نوروز باالخره و آمده فرود زمین بر خیر که است روزی

روزی است که »سنگ نیلگون« سمرقند آب می شود.در شب سال تحویل صاحبخانه دو عدد شمع در باالی خانه اش روشن می کند وخانه اش را خانه تکانی کرده و چون آغاز بودن خانه در تمیز دارند که این بر باور قزاق مردم سال نو باعث می شود افراد آن خانه دچار بیماری و بدبختی

نشوند، در هر سال این کار را انجام می دادند.گوشت آخرین با قزاق روستایی دختران نوروز شب در باقیمانده از گوشت اسب که »سوقیم« نام دارد غذایی به نام »اویقی آشار« همراه با آویز می پزند و از جوان هایی که دوستشان دارند پذیرایی می کنند. آنان نیز در قبال آن به دختران آینه و شانه و عطر هدیه می کنند که آن را »سلت

اتکیتر« می نامند و به معنی عالقه آور می باشد.در جشن نوروز جوانان یک اسب سرکش را زین کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آویز زنگوله ای به گردنش درساعت سه صبح که ساعتی معین از شب قزیر

است رها نموده تا به این شکل مردم را بیدار کنند. عروسک در حقیقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر

اسب به همه اعالم می کند.روز این در اگر و بوده مقدس بسیار قزاق ها برای نوروز باران یا برف ببارد آن را به فال نیک گرفته و معتقد بودند سال خوبی پیش رو خواهند داشت. در جشن نوروز مردم لباس نو و سفید به تن می کنند که نشانه ی شادمانی است. دید و بازدید اقوام دراین روزها با زدن شانه ها به یکدیگر از آیین و رسوم مردم قزاق در روزها جشن نوروز می باشد، آش( = )گوژه گوژه نوروز نام به غذایی پختن همچنین غذاهای و زمستان با خداحافظ معنی به آن تهیه ی که زمستانی است و از هفت نوع ماده غذایی تهیه می شود در

این روزها جزو آیین و رسوم این سرزمین می باشد.برگزار قزاقستان نوروز در نیز در روزها مسابقات معروفی توزاق« »قول به می توان آنان مهم ترین از که می شود برگزار می شود. بین گروه های مرد و زن نمود که اشاره اگر برنده زن ها باشند قزاق ها معتقدند آن سال خوب و پر برکتی است اگر مردها پیروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود. از دیگر مسابقات می توان به »کوکپار« برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو و آلتی باقان اشاره نمود. در عصر نوروز نیز مسابقه ی »آیتیس«

آغاز می شود که مسابقه ی شعر و شاعری است.

نوروز در ترکمنستاندر کشور ترکمنستان طبق رسم قدیم و جدید دوبار در سال جشن نو گرفته می شود. یکی از این جشن ها با استناد به به عنوان تایید سازمان ملل رسیده به تقویم میالدی که دیگری و می شود شناخته نو( )سال المللی بین جشن و آداب دوباره احیای نشانه ی به نوروز برگزاری جشن

رسوم دیرینه ی مردم ترکمنستان است.مردم ترکمنستان عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان آن نشست سلطنت تخت بر پیشدادیان پادشاه چهارمین

روز را نوروز نامیدند.معروف غذاهای پختن با روزها دراین ترکمنستان مردم و )سمنو( سمنی بامه، نوروز کجه، نوروز : مانند نوروزی اجرای بازی های مختلف توسط جوانان ترکمن حال وهوای

دیگری به این جشن و شادی می دهند.برگزار ترکمنستان در مختلفی مسابقات نوروز روزها در می شود که می توان به مسابقات اسب دوانی، کشتی، پرش بلندی، خروس جنگی، شاخ زنی از برای گرفتن دستمال میش ها، شطرنج بازی، مهره بازی، تاب بازی اشاره نمود.

نوروز در قرقیزستانجشن نوروز در قرقیزستان تنها یک روز آن هم در روز اول یا دوم فروردین ماه است که به 29 روز یا 30 روز بودن اسفند بستگی دارد. اگر اسفند 29 روز باشد اول فروردین برگزار می شود. فروردین دوم روز در باشد روز اگر 30 و دست به مراسم این سابق شوروی فروپاشی از قبل تا فراموشی سپرده شده بود، اما پس از فروپاشی دوباره حیات

یافت و هرساله با شکوه تر از سال قبل برگزار می شود.در و تدارک دولت شهرها در را روز این جشن مراسم در بینند که تدارک می و ریش سفیدان بزرگان روستاها شهرها در میادین بزرگ و در روستاها در بیابان های اطراف

این جشن برگزار می شود.

در قرقیزستان در این روز پختن غذاهای معروف قرقیزی مرسوم »کاتما« و برسک« مانته بارماق«،» »بش مثل است که به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش

می شود.در قرقیزستان در این روز افزون بر جشن برگزاری یکسری مسابقات از قبیل سوارکاری و غیره نیز مرسوم است و به می شود. دنبال مسابقات روز این در گونه ی چشمگیری فریک پزند، می روز این در قرقیزها که غذاهایی البته

افسانه ای را نیز پشت سر دارد.

نوروز در پاکستاندر پاکستان نوروز را »عالم افروز« یعنی روز تازه رسیده که

با ورود خود جهان را روشن و درخشان می کند می نامند.یا و شمار روز و تقویم سرزمین این مردم میان در دلیل همین به دارد. زیادی اهمیت از نوروز سالنمای گروه ها و دسته های مختلف دینی و اجتماعی در صفحات ارزش و و نوروز و توضیح تفسیر به تقویم های خود اول اهمیت آن می پردازند و این تقویم را در پاکستان »جنتری«

می نامند.پاکستان مردم میان در نوروز جشن رسوم و آداب از می توان به خانه تکانی و یا به عبارتی پاکیزه کردن خانه و کاشانه و پوشیدن لباس و تهیه نمودن انواع شیرینی مثل برفی«، »کیک مالئی«، »رس حامن«، »گالب »لدو«، همچنین و حلوا« »سوهن رول«، »کریم »شکرپاره«، پختن غذاهای معروف این روزها و عیدی دادن و گرفتن و

دید و بازدید اقوام اشاره نمود.پرهیز مناسب نا گفتار از پاکستان مردم نوروز روزها در می کنند و با نواختن و نوازش یکدیگر با احترام و اخالص یکدیگر را نام می برند. همچنین سرودن اشعار نوروزی به زبان های اردو، دری و عربی در این روزها مرسوم است که

بیشتر در قالب قصیده و غزل بیان می شود.پاکستانی ها بر این باورند که مقصد نوروز، امیدواری و در امن و صلح و آشتی نگهداشتن جهان اسالم و عالم انسانیت است تا آن جا که آزادی و آزادگی، خوشبختی و کامیابی، محبت و دوستی و برادری و برابری همچون بوی خوش گل های بهاری در دل و جان مردمان جایگزین می گردد.

نوروز در زنگبار )تانزانیا(از شیرازیان به زنگبار در در زمان های کهن گروه بزرگی کرانه های شرقی قاره افریقا کوچ کردند و آیین های ایرانی نوروز در بردند. جشن به همراه با خود نیز را نوروز مانند جشن از یکی هنوز و می شود نامیده »نوروزی« زنگبار این کشور گرامی داشته تغییر فصل در با هایی است که

می شود.

نوروز در مصرقبطیان مصر نیز جشنی ساالنه به نام »نیروز« دارند که به عربی به آن »النیروز« می گویند. این جشن هر سال در اول پاییز برگزار می شود و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است. یادگاری که معتقدند برخی این جشن سابقه ی مورد در از دوره ی تسلط هخامنشیان بر مصر است، اگر چه خود

قبطیان آن را مربوط به مصر باستان می دانند.

Page 17: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 17 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

جست وجو در نواهای شادی و عشق در موسیقی ارمنی و ارتباط آن با موسیقی ایران تالشی پر کشش و پر رمز و

راز است. می دانیم که آشنایی ارمنیان و ایرانیان با یکدیگر از فاصله زمانی که آغاز شده است. از میالد پیش تا 600 1200به تدریج گروه های جمعیتی ارمنی در پایان کوچی طوالنی نواحی و آرارات جلگه در اروپا شرقی جنوب منطقه از همجوار آن، و در حد فاصل آسیای صغیر تا کوه های قفقاز

اسکان یافتند.نخستین حوزه ارتباط فرهنگی ارمنیان و ایرانیان تعامالت زبانی است. زبان ارمنی ریشه در نژاد آنان دارد که می توان با بومیان اروپایی است که بیانگر نژاد هندو گفت بیشتر قفقاز آمیخته شده است. صرف نظر از هم خانواده بودن آن ارمنی کهن که »گرابار« زبان ایرانی، اقوام زبان های با نامیده می شود واژه های مادی و پارسی و پهلوی فراوانی را به خود راه داده است که نتیجه سال ها تعامل ارمنیان با پادشاهان و فرهنگ مادی و هخامنشی و پارتی و ساسانی است. زبان کهن ارمنی در این دوران، زبان مورداستفاده

برای متون و سرودهای مذهبی بوده است.میالدی سوم قرن اواخر در مسیحیت آیین پذیرش با زبان به مسیحی مذهبی و مقدس متون ترجمه وآغاز ارمنی دوره تازه ای که عصر زرین فرهنگ ارمنی نامیده می شود، آغاز شد. اوج این دوره را باید نیمه اول قرن پنجم میالدی دانست که کشیشی به نام »مسروپ ماشتوتس« 36 حرف الفبای ارمنی را تعیین کرد. او که به سال 440 براساس و کلیسایی سرودهای ساختن در درگذشت، از الهام با کهن ارمنی زبان به کلیسا ترجمه سرودهای

سرودهای باستانی ارمنی سهم مهمی داشت. کنیم اشاره آن به باید که دیگری فرهنگی تحول مهم شکل گیری زبان ارمنی نوین در قرن پانزدهم است که بیشتر نتیجه تالش ادیبان و نویسندگان ارمنی بود که نیاز به زبانی فاخر را احساس می کردند. این زبان که ادیبان قرن طی در بعدها می نامند، »آشخارابار« را آن ارمنی نوزدهم به زبان رایج در مطبوعات تبدیل شد و از سوی مردم زبان »هایرن« نامیده شد. این زبان در دوره تجدد در ایران از طریق نخبگان ارمنی تاثیر زیادی بر آشنایی روشنفکران ایرانی با موسیقی مدرن و کالسیک ارمنی به

جا نهاد.

نغمه پردازان ارمنی و موسیقی ایران

نخستین ارتباط موسیقی ایرانی و ارمنیاغلب ایران شناسان مانند »مری بویس« در کتاب »کیش زرتشت« و شامونت در دایره المعارف ایرانیکا بر این باورند از ایرانی اقوام و دربارهای نواهای موسیقی نغمه ها و که طریق »گوسان ها« از عهد پارتی و بعدها در دوران ساسانی و قفقاز نواحی جمله از و ایران شمال مختلف نواحی به

ارمنستان و آذربایجان راه یافته است. چیره هنری گروه های بلکه نبودند نوازنده تنها گوسان ها دستی بودند که به زنده ماندن و انتقال ادبیات و فولکلور و ثبت تاریخ اقوام کمک می کردند. آن ها بنیان گذاران انتقال به نویسندگان برخی بودند. ایرانی موسیقی سینه به سینه ارمنی موسیقی در آیین« موسیقایی »خسرو گوشه وجود »لئون کرده اند. اشاره دوران این از نشانه ای به عنوان گریگوریان« موسیقیدان ایرانی ـ ارمنی نیز در سال 1319 خورشیدی برابر با 1940 میالدی با توجه به همین اندیشه

»گروه ُکر گوسان« را در تهران ایجاد کرد.

موسیقی سنتی مردمی و سنت »سایات ناوا«هر سال در یکشنبه آخر ماه مه در تفلیس که زمانی پایتخت موسیقی گرجی و ارمنی بوده است، صدها نفر در کلیسای نثار را تا هر یک شاخه گلی گریگور مقدس گرد می آیند مزار »سایات ناوا« کنند که برجسته ترین نوازنده، شاعر و نویسنده موسیقی سنتی مردمی ارمنستان به شمار می رود. ماندگار و عمیق اثر احترام به 1914 سال از مراسم این برگزار آذری و و گرجی ارمنی موسیقی در ناوا« »سایت

می شود.اساس بر است، »آروتین« او اصلی نام که ناوا سایات در تا 1721 سال های 1712 فاصله در مختلف قول های در آمد. به دنیا )سوریه( حلب شهر در ارمنی خانواده یک حلب، هم نواختن و هم ساختن کمانچه را فراگرفت و از دوازده سالگی سیر و سفر خود را به عنوان نوازنده آغاز کرد. از آن است که سال ها در پارسی حاکی بر شعر او تسلط

نواحی تحت تاثیر فرهنگ ایرانی به سر برده است.نوازنده و اقامت می کند و به عنوان او سرانجام در تفلیس خواننده به کاخ پادشاه راه می یابد. اما حضور مداوم او در با را او مختلف های نوا نواختن و خواندن و مردم میان فارسی تعبیر برای ارمنی گویشی که ناوا سایات عنوان خاص و عام مشهور نواهاست، شکارچی یا نواها صیاد ساخت. در آن روز ها، هم ارمنی ها و هم گرجی ها و هم ترک زبانان آذربایجان، نواهای او را که با غزل های عاشقانه خوانندگان و داشتند؛ دوست بود همراه عارفانه اش و

مختلفی آنها را بازخوانی می کردند.او در سال 1759، درگیر یک ماجرای عاشقانه درباری شد و با دسیسه رقیب عشقی اش که یک شاهزاده متنفذ بود به بندر انزلی تبعید و مقرر شد که در کلیسای این شهر خدمت کند. او در مدت اقامت خود در انزلی کتابی نوشت که خود، آن را دفتر می نامد و از هر سه زبان ارمنی ، گرجی و فارسی

در آن استفاده کرده است. در مقدس گورگ کلیسای به عمر پایانی سال های در تفلیس فرا خوانده شد با این قید که حق نواختن ساز نداشته باشد. اما او پنهانی از کلیسا می گریخت و در میان مردم به نواختن ساز می پرداخت. او به سال 1795 و موقع حمله ی آقا محمدخان قاجار به شهر تفلیس، در راه دفاع از کلیسا

جان باخت. را آن خود که او نوازندگی سبک و اشعار و آهنگ ها شیرین نوازی توصیف می کند طی سال های بعد منبع الهام شاعران و نوازندگان و خوانندگان ارمنی در موسیقی مردمی بوده است. اکنون برجسته ترین خوانندگان موسیقی مردمی

به که اشعاری اورا می خوانند. اشعار مانند هلن ارمنستان آن پایانی بیت در و شده سروده حافظ غزل های سبک شاعر نام خود را با عبارت سایات ناوا می آورد و از این رو نام او در موسیقی که به طور روزمره در ارمنستان اجرا می شود

مرتبًا تکرار می شود.»گارو گورکیان« پژوهشگر موسیقی ارمنی در کتابی تحت عنوان »اشعار و سرودهای مردمی و ملی و انقالبی ارمنیان« که در سال 1954 در بیروت انتشار یافته برخی از غزل های او را همراه با نت نویسی آورده است. اشعار او آشکارا تحت آدمی و است ایرانی و عرفانی واژه های و مضامین تاثیر را یه یاد اشعار حافظ و عبدالقادر مراغه ای می اندازد که در زمان سایات ناوا یکی از منابع مهم موسیقی در آذربایجان

و حوزه فرهنگ ایرانی بوده است.یکی از معروف ترین اشعار او در وصف کمانچه است و آن آن در طعم شرابی خوش که می کند تشبیه جامی به را او کمانچه به ساقی تشبیه می کند. را نوازنده ریخته اند و را به زیبا رویی تشبیه می کند که در هر مجلسی که وارد می شود دل های غمگین را شاد می سازد و با صدای شیرین اوج آسمان سوی به نواها و می گیرد جان نوازنده آن

می گیرد.برخی از اشعار او در وصف عشق او به شاهزاده گرجی »آنّا« عاشقانه و و مضامین عرفانی واژگان از است که سرشار غزل های فارسی و ترکی است. از نمونه های دیگر موسیقی سنتی ارمنی »دودوک نوازی« است که در زمان ما یکی از برجسته ترین نوازندگان آن »جیوان گاسپاریان« است. کار مشترک او که با تنظیم و همنوازی »حسین علیزاده« انجام با عنوان »به تماشای آب های سپید« منتشر شد گرفت و یکی از بهترین نمونه های درون مایه های مشترک موسیقی ایرانی و ارمنی است. در این اثر برجسته اجرای تازه ای نیز

از ترانه عاشقانه »ساری گلین« به دست داده می شود.قدمت دودک در ارمنستان به 1500 سال می رسد و ارامنه مهاجر این ساز را به ایران، آذربایجان، ترکیه و سایر مناطق می شود. نواخته مختلف به گونه های و برده اند خاورمیانه را آنان مقدس آیین های و ارامنه رنج و عشق دودوک، بازتاب می دهد و شنیدن آن بخشی از زندگی روزمره مردم

ارمنستان است.

آرام خاچاطوریان

موسیقی کالسیک ـ مدرن ارمنیموسیقی مذهبی ارمنی تا پایان قرن نوزدهم به شکل نیایش کلیسایی اولیه به همان شکلی که ماشتوتس آن را تنظیم کرده بود ماند تا این که»کومیتاس واردیت« طرح خود را

در فاصله سال های 1899 تا 1910 به اجرا در آورد.موسیقی جهان مجموعه نظیر ارمنی موسیقی منابع کالسیک موسیقی بنیانگذار را او پنگوئن انتشارات از ارمنستان می دانند. او در طی 11 سال بیش از 3000 نغمه به شکل را نغمه ها این از را جمع آوری و بسیاری محلی

چند صدایی تنظیم کرد. موسیقی دانان از نسلی کومیتاس تالش های با همزمان نواهای هوای و حال که گرفتند تفلیس شکل در ارمنی

ارمنی را در قالب موسیقی کالسیک باز آفرینی کردند. برجسته ترین نمونه این نسل »آرام خاچاطوریان« است که در سال 1903 در تفلیس به دنیا آمد. شهری که او خود در اشاره به موسیقی سایات ناوا آن را شهر نواها می نامید. از او

نقل است که: »صدای دودوک اورا به گریه می آورد.«در همین سال ها »لئون گریگوریان« که در سال 1886 در تبریز به دنیا آمده بود نیز پا به فضای موسیقی تفلیس نهاد. اودرسال 1907 به تفلیس رفت و به تکمیل ساز تخصصی خود »ویلون« پرداخت. در سال 1910 به تبریز بازگشت و گروه موسیقی مجلسی و نخستین گروه ُکر چهار صدایی را تشکیل داد و برای 30 سال ارکستر مجلسی را رهبری کرد. او تنظیم کننده بسیاری از سرودهای فارسی وارمنی است و در سال 1940 که به تهران آمد گروه ُکر گوسان را تشکیل

داد. او در طول زندگی خود 94 ویولونیست را تربیت کرد.فرزندان و خانواده لئون گریگوریان طی 4 نسل با تکیه بر

اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد.

Page 18: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 18

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

باد می وزد، میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی . تصمیم با تو است .

در عبارت باال معنی مجازی و استعاره ای سایه همان است مخصوصی توجه و تلطف و مرحمت و محبت که مقام باالتر و مؤثرتر نسبت به کهتران و زیردستان مبذول میدارد. این عبارت بر اثر لطف سخن نه تنها به تعارفات به آن دامنه بلکه درآمده سائره امثله صورت نیز گسترش پیدا کرده؛ در عصر حاضر هنگام روزمره احوالپرسی یا جدایی و خداحافظی از یکدیگر آن را مورد

استفاده و اصطالح قرار میدهند.قباًل گمان نمی رفت که این عبارت ریشه تاریخی داشته باشد، ولی از آنجا که کمتر اصطالحی بدون مأخذ و مستند تاریخی است، ریشه تاریخی ضرب المثل مزبور

نیز به دست آمد. است یونان مشهور فالسفه از دیوجانس یا دیوژن که در قرن ششم قبل از میالد مسیح میزیست و محل سکونتش در منطقه ای به نام »کرانه« واقع در یکی از

حومه های »کورنت« بوده است.دیوژن پیرو فلسفه کلبی بود و چون کلبی ها معتقد بودند که: »غایت وجود در فضیلت و فضیلت در ترک جهت همین به است.« روحانی و جسمانی تمتعات دیوژن از دنیا و عالیق دنیوی اعراض داشت و ثروت و رسوم و آداب اجتماعی را از آن جهت که تمامًا اعتباری

است به یک سو نهاده بود. عقیده کلبی یا کلب تسمیه علت مورد در یعقوبی کلب چرا گفتند او به »پس کند: می ابراز دیگری نامیده شدی؟ گفت برای آنکه من بر بدان فریاد میزنم و برای نیاکان تملق و فروتنی دارم و در بازارها جای

می گزینم.«به عبارت اخری کلبیون هیچ لذتی را بهتر از ترک

لذات و نعمتهای مادی و طبیعی نمیدانستند. انظار در ژولیده و موی برهنه پای و با سر دیوژن ظاهر می شد و در رواق معبد می خوابید. غالب ساعات روز را دور از قیل و قال شهر و در زیر آسمان کبود آفتاب میگرفت و در آن سکوت و سکون به تفکر و تعمق می )خم( خمره یک مأوایش و ردا یک لباسش پرداخت. بود. فقط یک کاسه چوبین برای آشامیدن آب داشت، که چون یک روز طفلی را دید که دو دستش را پر از آب کرده آنرا آشامید، در همان زمان کاسه چوبین را به دور انداخت و گفت: »این هم زیادی است، میتوان مانند

این بچه آب خورد.«بی اعتنایی او به مردم دنیا تا به حدی بود که در روز روشن فانوس به دست میگرفت و به جستجوی انسان میپرداخت. چنان که گویند: روزی بر بلندی ایستاده بود و به آواز می گفت: ای مردمان! خلقی انبوه بنابر اعتقاد درباره او جمع آمدند. گفت: »من مردمان را خواندم، نه

شما را!«گفتن، سخن مالحظه بی و مردم به اعتنایی بی آن از کردند. تبعید شهر از را دیوژن که شد موجب به بعد آغوش طبیعت را بر مصاحبت مردم ترجیح داد و خم نشین شد. در همین دوران تبعیدی بود که کسی به طعن و تمسخر گفت: »دیوژن؛ دیدی همشهریان ترا از شهر بیرون کردند؟« جواب داد: »نه، چنین است. من

آنها را در شهر گذاشتم«.دیوژن همیشه با زبان طعن و شماتت با مردم برخورد

ریشه ضرب المثل های فارسی

می کرد، »به قدری به مردم طعنه زده و گوشه و کنایه گفته که امروزه در اصطالح فرنگیان دیوژنیسم به جای

نیشغولی زدن مصطلح است.«میرخواند از دیوژن چنین نقل می کند: »چون اسکندر را فتح شهری که مولد دیوجانس بود میسر شد به زیارت گفت: و زد وی بر پای یافت، حقیر را حکیم رفت. او »برخیز که شهر تو در دست من مفتوح شد.« جواب داد امصار عادت شهریاران است و لگد زدن کار که: »فتح

خران.«به روایت دیگر: زمانی که اسکندر مقدونی در کورنت بود، شهرت وارستگی دیوژن را شنید و با شکوه و دبدبه

سلطنتی به مالقاتش رفت.دیوژن که در آنموقع دراز کشیده بود و در مقابل تابش اسکندر به اعتنایی را گرم می کرد، اشعه خورشید خود برآشفت اسکندر است. نخورده تکان جایش از ننموده جای به الزم احترام که نشناختی مرا »مگر گفت: و نیاوری؟« دیوژن با خونسردی جواب داد: »شناختم، ولی از آنجا که بنده ای از بندگان من هستی ادای احترام را

ضرور ندانستم.« اسکندر توضیح بیشتر خواست. دیوژن گفت: »تو بنده حرص و آز و خشم و شهوت هستی؛ در حالی که من این

خواهشهای نفس را بنده و مطیع خود ساختم.« به قولی دیگر در جواب اسکندر گفت: »تو هر که باشی مقام و منزلت مرا نداری، مگر جز این است که تو پادشاه

و حاکم مطلق العنان یونان و مقدونیه هستی؟«اسکندر تصدیق کرد! دیوژن گفت: »باالتر از مقام تو

چیست؟«اسکندر جواب داد: »هیچ«. دیوژن بالفاصله گفت: »من

همان هیچ هستم و بنابراین از تو باالتر و واالترم!«اسکندر سر به زیر افکند و پس از لختی تفکر گفت: »دیوژن، از من چیزی بخواه و بدان که هر چه بخواهی

میدهم.«آن فیلسوف وارسته از جهان و جهانیان، به اسکندر که در آنموقع بین او و آفتاب حایل شده بود، گوشه چشمی انداخت و گفت: »سایه ات را از سرم کم کن.« به روایت دیگر گفت: »می خواهم سایه خود را از سرم کم کنی.«

این جمله به قدری در مغز و استخوان اسکندر اثر کرد که بی اختیار فریاد زد: »اگر اسکندر نبودم، می خواستم

دیوژن باشم.«المثل ضرب بصورت تاریخ آن از باال عبارت باری، مردم، سایه میخواست دیوژن که تفاوت این با درآمد، مردم ولی شود، کم سرش از مقدونی اسکندر حتی روزگار علی االکثر به اینگونه سایه ها محتاج اند و کمال مطلوبشان این است که در زیر سایه ارباب قدرت و ثروت

به سر برند. هرگز خود، دراز زندگانی طول در که بود مردی او پیش و نفروخت به جهانی را و سبکباری آزادی گوهر هیچ قدرتی سر فرود نیاورد. زر و زن و جاه در چشم او

پست می نمود.او پس از هشتاد سال عمر همان گونه که آزاد به دنیا آمده بود، آزاد و رها از قید و بند و عاری از هرگونه تعلق

با خوشرویی دنیا را بدرود گفت.

از کتاب » ریشه های تاریخی امثال و حکم » تألیف زنده یاد مهدی پرتوی آملی

"سایه تان از سر ما کم نشود"

شناخت از موسیقی کالسیک ـ مدرن کمک چشمگیری به پیشرفت موسیقی علمی در ایران کردند.

خود اثر آخرین در لئون( )پسر گریگوریان« »روبیک سمفونی شماره 4 بادراگ را ساخت که اثری برجسته در بر این سمفونی به حساب می آید. ارمنی موسیقی تاریخ

اساس اثری از کومیتاس با همین نام ساخته شده است.نمونه دیگری از این گروه موسیقی دانان ایرانی ـ ارمنی 1292 سال در که است اصالنیان« ملک »امانوئل خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. از آثار او که به شدت دلباخته مشرب فکری مولوی بود می توان به »آهنگ هایی روی تم دشتی« و »آفرینش« اشاره کرد. او نخستین پیانیست ایرانی بود که در اروپا و در آلمان در بحبوحه جنگ جهانی این نمونه آخرین عنوان به رفت. صحنه روی به دوم مکتب موسیقایی ایرانی ـ ارمنی کالسیک مدرن می توان

به لوریس چکناواریان اشاره کرد.

ارمنیان و موسیقی دستگاهی و پاپ ایران

»آرنو مانند ارمنی ـ ایرانی سازان آهنگ از نسلی موسیقی بر 30 دهه اواخر از مستقیم به طور جانبازیان« ایران و برنامه هایی که از رادیو ایران پخش می شد تاثیر مانند کسانی تنظیم با رادیویی برنامه های در گذاشتند ملودی های روی بر معروفی« و »جواد ُخرم« »همایون فارسی دلنشین اشعار جانبازیان آهنگ های نظیر ارمنی قرار داده شد و خوانندگانی مانند »الهه« و »بنان« آن را خواندند. ترانه معروف »رسوای زمانه« و یا ترانه معروف جمله اند. آن از نبود« نوازش ها آن نگاهش در اما »آمد در فعال ارمنیان از نسلی از نشانه ای دردریان« »ویگن را تاثیرات این از دیگری بود. مسیر ایران پاپ موسیقی می توان در آثار »واروژان هاخبندیان« دید. او بسیاری از نغمه های محلی ایرانی را تنظیم کردکه برخی از آن ها را او همچنین در اجرا کردند. زنگنه« و »گوگوش« »پری شد ایجاد ایران در فیلم موسیقی ساخت در که تحولی

مؤثر بود.جوان پسند تولیدات در می توان را تاثیرات این ادامه موسیقی پاپ ارمنی ـ ایرانی جست وجو کرد. نکته جالب در این میانه آن است که با نزول آثار پاپ ساخته شده در ایران، گرایشی در میان جوانان ایرانی ارمنی نسبت به آثار

پاپ ساخته شده در ارمنستان به وجود آمده است.

برگرفته از: رادیو زمانه

Page 19: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 19 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Page 20: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 20

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 21: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 21 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

آئین های نوروزی و چهارشنبه سوری

سرآغاز جشنِ نوروز، روز نخست ماه فروردین )روز اورمزد( است و چون برخالف سایر جشن ها برابری نام ماه و روز ایران باستان را به دوش نمی کشد، بر سایر جشن های

برتری دارد.در مورد پیدایی این جشن افسانه های بسیار است اما آنچه بسیاری های آیین بخشد، می رازوارگی جنبه ی آن به

است که روزهای قبل و بعد از آن انجام می گیرد.

تابلوی نقاشی هفت سین - اثر استاد حسین احیاء در کاخ گلستان

و آشفتگی و هیجان با جا همه در و همیشه نوروز اگر درهم ریختگی آغاز می شود، حیرت انگیز نیست چرا که بی نظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان ناآرامی را ریشه ی آرامش و پریشانی را اساس سامان می دانستند و چه بسا که در پاره ای از مراسم نوروزی آن ها را به عمد بوجود می آوردند. چنان که در رسم باز گشت ِمردگان )از 26 اسفند تا 5 فروردین( چون عقیده داشتند که فروهرها صورتک با افرادی گردند، می باز درگذشتگان ارواح یا رفت و آمد به بازار و در کوچه تمثیل، برای های سیاه، زندگی و میان مرگ فاصله ی بدینگونه و پرداختند می نظم و قانون و ریختند می هم در را نیست و و هست

بازمانده ی این رسم آمدن یک ساله را محو می کردند. نیز تا چند سال پیش افروز بود که یا آتش حاجی فیروز

ادامه داشت.از دیگر آشفتگی های ساختگی، رسم »میر نوروزی«، یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در این رسم به قصد تفریح کسی را از طبقه های پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی برمی گزیدند و سلطان موقت - بر طبق قواعدی - اگر فرمان های بیجا صادر می کرد، از مقام امیری برکنار می شد. حافظ نیز در یکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار

میر نوروزی گوشه ی چشمی دارد :سخن در پرده می گویم، چو گل از غنچه بیرون آی که

بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزیدرهم نخست دارد. اشاره نکته این به هم تکانی خانه

ریختگی، سپس نظم و نظافت.تمام خانه برای نظافت زیر و رو می شد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتی خانه ها را رنگ آمیزی می کردند هفت که اتاقی همان کم دست شد، نمی میسر اگر و اثاثیه ی کهنه را در آن می چیدند، سفید می شد. سین را به دور می ریختند و نو به جایش می خریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگی ها و اندوه های یک ساله بود واجب می دانستند. ظرف های مسین را به دادند. گوشه و را جال می نقره ها رویگران می سپردند. کنار خانه را از گرد و غبار پاک می کردند. فرش و گلیم باور آن بر و زدودند می ساله تیرگی های یک از را ها بودند که ارواح مردگان - فروهرها - )ریشه ی کلمه ی فروردین( در این روزها به خانه و کاشانه ی خود باز می گردند، اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می شوند و برای بازماندگان خود دعا می فرستند و اگر نه، غمگین و افسرده باز می گردند. از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه ُمشک و عنبر می سوزاندند و شمع و چراغ

می افروختند.در بعضی نقاط ایران رسم بود که زن ها شب آخرین آدینه بر گور درگذشتگان و پختند را می بهترین غذا ی سال می پاشیدند و روز پیش از نوروز را که همان »عرفه« یا »علفه« و یا به قولی »بی بی حور« باشد، به خانه ای که در طول سال درگذشته ای داشت به ُپرسه می رفتند و دعا

می فرستادند و می گفتند که برای مرده عید گرفته اند.

از 20 روز به روز عید مانده، در گیر و دار خانه تکانی و سبزه سبز می کردند. ایرانیان باستان دانه ها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، نماد =( هفت ی شماره به ماش و ذرت کاجیله، باقال، هفت امشاسپند(، یا دوازده )= شماره ی مقدس برج ها(، هر بالیدن و آوردند برمی خام از خشت هایی ستون در یک را به فال نیک می گرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانواده ها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت اندیشه ی نیک(، هوخت )= گفتار نیک( و هوورشت =()= کردار نیک( سبز می کردند و فروهر نیاکان را موجب

بالندگی و رشد آنها می دانستند.از دو کلمه ی »چهارشنبه« منظور چهارشنبه سوری که آخرین چهارشنبه ی سال و »سوری« که همان سوریک فارسی و به معنای سرخ باشد و در کل به معنای »چهارشنبه

ی سرخ«، مقدمه ی جدی جشن نوروز بود.در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه از و سوری چهارشنبه شب یقین به را اسفند و کوزه و چهارشنبه بازار تهیه می کردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید

هر کدام هم آیین خاصی را تدارک می دید.)نماد سه سه یا تعداد هفت به را ها بوته هنگام غروب منش نیک( روی هم می گذاشتند و خورشید که به تمامی پنهان می شد، آن را بر می افروختند تا آتش سر به فلک کشیده جانشین خورشید شود. در بعضی نقاط ایران برای شگون وسایل دور ریختنی خانه از قبیل پتو، لحاف و لباس

های کهنه را نیز می سوزاندند.آتش می توانست در بیابان ها و رهگذرها و یا بر صحن و بام خانه ها افروخته شود. وقتی آتش شعله می کشید از رویش می پریدند و ترانه هایی که در همه ی آنها خواهش بارآوری و پاکیزگی بود، می خواندند. برکت و سالمت و تا خودش را خاموش نمی کردند آتش چهارشنبه سوری بود کسی را که مقدس خاکستر شود. سپس خاکسترش سر کند، نگاه را سرش پشت آنکه بی و کرد می جمع بازگشت در پاسخ اهل ِنخستین چهار راه می ریخت. در

خانه که می پرسیدند :- کیست ؟

می گفت : منم.- از کجا می آیی ؟

- از عروسی ...- چه آورده ای ؟

- تندرستی ...شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. پس از مراسم می خویشان و همسایگان بام به جوانان افروزی آتش بخاری( )روزنه ی اتاق باالی روزنه ی روی از و رفتند می خانه صاحب انداختند. می درون به را درازی شال بایست هدیه ای در شال بگذارد. شهریار در بند 27 منظومه ی »حیدر بابا« به آیین شال اندازی و در بند 28 به ارتباط اندازی با برکت خواهی و احترام به درگذشتگان به شال

نحوی شاعرانه اشاره دارد :

برگردان بند 27 :عید بود و مرغ شب آواز می خواند

دختر نامزد شده برای داماد،جوراب نقشین می بافت.

و هر کس شال خود را از دریچه ای آویزان می کرد.وه ... که چه رسم زیبایی است - رسم شال اندازی -

هدیه عیدی بستن به شال داماد.برگردان بند 28 :

من هم گریه و زاری کردم و شالی خواستم.شالی گرفتم و فورا بر کمر بستم.

شتابان به طرف خانه ی غالم )پسر خاله ام( رفتم.و شال را آویزان کردم.

از: پيرايه يغمايی

Page 22: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 22

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

فاطمه خاله ام، جورابی به شال من بست»خانم ننه ام« را به یاد آورد و گریه کرد.

شهریار در توضیح این رسم می گوید : »در آن سال مادر بزرگ من )خانم ننه( مرده بود. ما هم نمی بایست در مراسم عید شرکت می کردیم ولی من بچه بودم، با سماجت شالی

گرفتم و به پشت بام دویدم.«

از دیگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بود و آن بیشتر دختران مانند داشتند. آرزویی که بود کسانی مخصوص دم بخت یا زنان ِدر آرزوی فرزند. آنها سر چهار راهی که نماد ِگذر از مشکل بود می ایستادند و کلیدی را که نماد گشایش بود، زیر پا می گذاشتند. نیت می کردند و به گوش می ایستادند و گفت و گوی اولین رهگذران را پاسخ نیت خود می دانستند. آنها در واقع از فروهرها می خواستند که

بستگی کارشان را با کلیدی که زیر پا داشتند، بگشایند.قاشق زنی هم تمثیلی بود از پذیرایی از فروهرها. زیرا که

قاشق و ظرف مسین نشانه ی خوراک و خوردن بود.ایرانیان باستان برای فروهرها بر بام خانه غذاهای گوناگون آسمانی ی رسیده تازه میهمانان این از تا گذاشتند می پذیرایی کنند و چون فروهرها پنهان و غیر محسوس اند، کسانی هم که برای قاشق زنی می رفتند، سعی می کردند را آجیل و غذا چون و بمانند ناشناس و بپوشانند روی ُیمن خوش را دریافتشان دانستند، می فروهر مخصوص

می پنداشتند.

بود سین هفت ی سفره نوروزی، پیک ترین اصیل اما می مایه هفت عدد از امشاسپند هفت ی شماره به که مبنای فروری جهان در وشی« فره »بهرام دکتر گرفت. خوان بر قاب هفت یا سینی هفت چیدن را سین هفت نوروزی می داند که به آن هفت سینی می گفتند و بعدها با

حذف )یای( نسبت به صورت هفت سین در آمد. او عقیده دارد که هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را، سفره ی هفت سینی می گویند. چیزهای روی سفره

عبارت بود از :

آب و سبزه، نماد روشنایی و افزونی.و به شمع بعدها که گرما و نور پایداری نماد آتشدان،

چراغ مبدل شد.شیر، نماد نوزایی و رستاخیز و زایش دوباره.

تخم مرغ، نماد نژاد و نطفه.آیینه، نماد شفافیت و صفا.

سنجد، نماد دلدادگی و زایش و باروری.سیب، نماد رازوارگی عشق.

انار، نماد تقدس.سکه های تازه ضرب، نماد برکت و دارندگی.

ماهی، نماد برج سپری شده ی اسفند. حوت )= ماهی(نارنج، نماد گوی زمین.

نماد است، اسفندماه ی ویژه گل که بیدمشک گل امشاسپند سپندارمذ.

نان پخته شده از هفت حبوب.انار، بید، زیتون، بَرَسم )= شاخه هایی از درخت مقدس

انجیر در دسته های سه، هفت یا دوازده تایی(.خرما، پنیر، شکر.

کتاب مقدس.و گالب که بازمانده ی رسم آبریزان یا آبپاشان است )بر ابوریحان بیرونی چون در زمستان انسان مبنای اشاره ی آلوده می شود همجوار آتش است، به دود و خاکستر آن از آن آالیش پاکیزگی لذا آب پاشیدن به یکدیگر نماد و

است.(ِفتحعلیشاه پادشاهی زمان در که شود اشاره نیست بد قاجار و به فرمان او دستور داده بودند که در مراسم نوروز،

شاعران به جای مدح، حقیقت گویی کنند. شاعری با تکیه بر این فرمان شعر زیر را سرود و آن را در حضور شاه خواند

و صله ی قابل توجهی هم دریافت نمود !

مگر دارا و یا خسروست این شاه ؟ بدین جاه و بدین جاه و بدین جاه

ز کیخسرو بسی افتاده او پیش بدین ریش و بدین ریش و بدین ریش

ز جاهش ُملک کیخسرو خراب است ز ریشش ریشه ی ایران در آب است

Page 23: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 23 سیمرغ • شماره

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

وقتی تاثیر رژیم غذایی در شما ثابت می شود، که معمواًل بعد از گذشت چند هفته از شروع رژیم اتفاق می افتد و بدن راه خوبی ورزش میکند، عادت ها کالری کم به مصرف

برای تغییر این وضعیت است ورزش برای کاهش تاثیرات یائسگی و پوکی استخوان، و

چاقی دوران میانسالی ضروری است.اگر می خواهید ورزش را شروع کنید، اما نمی دانید که چه

باید بکنید، این چند نکته می تواند کمکتان کند. 1. سطح ورزش خود را تعیین کنید.

2. یک برنامه تمرینی تهیه کنید. 3. یک همراه ورزشی پیدا کنید.

4. انواع ورزش هایی که می توانید انتخاب کنید.

1. سطح ورزش خود را تعیین کنید: بهره گیری از توصیه های پزشک قبل از شروع هر نوع برنامه ورزشی کاری بسیار عاقالنه است. حداقل ضربان قلب و فشارخونتان را اندازه گیری کنید و موافقت پزشک را برای نوع تمرینی

که انتخاب کرده اید جویا شوید. 2. یک برنامه تمرینی تهیه کنید: نباید ورزش را به

طور ناگهانی شروع کنید. بنشینید و یک برنامه واقع گرایانه تنظیم کنید.

استفاده دفترچه از کار جزئیات کردن یادداشت برای کنید.

دقت کنید که روند تمریناتتان باید تدریجی باشد. برای مثال، هفته اول = دوجلسه، هفته دوم= سه جلسه

و به همین ترتیب. بعد از یک ماه وضعیت پیشرفتتان را بررسی کنید.

3. یک همراه تمرینی پیدا کنید: به تنهایی تمرین کردن نیاز به خویشتنداری زیادی دارد. با پیدا کردن یک در بعالوه، کنید. تر ساده را اینکار ورزشتان برای همراه کالس های ورزشی شرکت کنید که مناسب شما باشد. اما خودتان را مجبور به انجام فعالیت های خیلی شدید نکنید. انتخاب توانید می که هایی ورزش انواع .4

کنید:

پیاده روی: پیاده روی ورزش فوق العاده ای است. نیاز به هیچ تخصص و تجهیزاتی هم ندارد و می توانید آنرا در هر زمان انجام دهید و کاماًل رایگان هم هست. اگر پیاده روی را هم به طور منظم و به اندازه کافی انجام دهیدمی تواند

مثل هر ورزش دیگر برایتان فایده بخش باشد. چطور شروع کنید: دوبار در روز پیاده روی 10 دقیقه ای

داشته باشید. به تدریج این میزان را بیشتر کنید:

- هر روز به پیاده روی بروید. - مسافت های طوالنی تری را بپیمایید.

- تندتر قدم بردارید. - حین راه رفتن دستانتان را نیز تاب دهید. - روی جاده های شیبدار پیاده روی کنید.

حد ایدآل: سعی کنید 30 دقیقه در روز پیاده روی کنید. بخشی از این پیاده روی حتمًا باید روی سطح شیبدار انجام گیرد. البته ممکن است ماه ها طول بکشد تا به این سطح

برسید پس اضاًل عجله نکنید. شنا: برای اکثر افراد، بخصوص آنها که اضافه وزن زیادی

دارند، شنا کردن بهتر از پیاده روی است. پیاده مشابه تقریبًا کنید: پیشرفت و کنید شروع چطور روی، با دو بار در هفته رفتن به استخر شروع کنید و 15 دقیقه شنا کنید. به تدریج طول مدت شنا کردنتان را بیشتر کنید. حد ایدآلتان باید 30 دقیقه در روز یا 45 دقیقه دوبار

در هفته شنا باشد. باید هم ورزش این در هدفتان دو: یا سواری دوچرخه مشابه پیاده روی و شنا باشد. با یک برنامه ساده و کوتاه شروع کنید. 15-10 دقیقه در روز و بعد بتدریج این میزان را تا 30 دقیقه برسانید. اصاًل رو ی خودتان فشار نیاورید.

کالس های ایروبیک: این کالس ها برایتان بسیار لذت بخش تر خواهند بود. بعالوه بسیاری از کالسهای فیتنس و تناسب اندام در رده ها و سطح های مختلف موجود است.

مطمئن باشید که ارزش امتحان کردن را دارد. یا شوید، خارج خانه از توانید نمی اگر خانه: در ورزش هوا خوب نیست، یک برنامه ورزشی مخصوص داخل خانه

برای خود تنظیم کنید.

یک برنامه ساده کششیتکان بدون بایستید. گردن: صاف و گردش سر -دادن شانه ها به نرمی سر و گردنتان را در یک دایره بزرگ

بچرخانید. اینکار را 6 مرتبه تکرار کنید. - گردش دست ها: صاف بایستید، پاها را از هم باز کنید و هر دو دست را کشیده و در مقابلتان تا سطح سینه باال بیاورید. بدون تکان دادن ران ها دست ها را به موازات زمین بچرخانید. ابتدا به سمت چپ و بعد به سمت راست.

این حرکت را 20 مرتبه تکرار کنید. - گردش شانه ها: صاف بایستید، پاها را از هم باز کنید و دست ها را در اطراف بدن نگه دارید. بدون تکان دادن سایر نقاط بدن، دست چپتان را به سمت عقب بچرخانید.

اینکار را با دست راست نیز تکرار کنید. حرکت را برای هر دو دست 6 مرتبه تکرار کنید.

کف بایستید. صاف جلو: به رو کششی حرکت -نگه را صاف پاها دهید. قرار رانها مقابل در را ها دست به را ها آرامی دست به و شوید جلو خم به کمی دارید پایین پاها هدایت کنید و بدون اعمال زور و فشار آن را به قوزک پا نزدیک کنید. بعد دست ها را باال برگردانده و با بردن دست ها مستقیمًا به باالی سر حرمت را تمام کنید.

این حرکت را نیز در 6 تکرار انجام دهید. هم از را پاها بایستید، صاف پهلو: حرکت کششی بدون دهید. قرار بدن اطراف در را ها دست و کنید باز تکان دادن پاها، به آرامی از پهلو به سمت چپ خم شوید به صورتیکه دستتان که آنرا صاف نگه داشته اید به پایین پایتان برسد. به نرمی به حالت شروع برگردید. حرکت را برای پهلوی راست تکرار کنید. این حرکت را برای هر دو

طرف 6 مرتبه تکرار کنید. بایستید و وزنتان را روی پای تاب دادن پا: صاف -راستتان بیندازید. دست راستتان را روی یک صندلی را میز قراردهید و از آن بعنوان تکیه گاه استفاده کنید. پای چپ بدهید. تاب پاندول ساعت مثل و عقب جلو به سمت را پای سراغ به بعد کنیدو تکرار مرتبه 20 را حرکت این

دیگر بروید. - کشش ران ها: روی زمین بنشینید و پاها را صاف به سمت جلو باز کنید. دست ها را روی سر رانها قرار دهید پایتان پایین به را آنها آرامی به و فشار اعمال بدون .مرتبه 10 را حرکت و برگردید شروع نقطه به بکشانید.

تکرار کنید. - باال بردن پاها: روی شکمتان بخوابید، پاها را صاف باز کنید و دست ها را در اطراف بدن قرار دهید. به آرامی پای چپتان را از روی زمین تا جاییکه توان دارید بلند کرده آهستگی و نرمی به ممکن حد تا را اینکار ببرید. باال و بیاورید. حرکت پایین را پایتان آرامی به بعد انجام دهید. را با پای راستتان تکرار کنید. این حرکت را 6 مرتبه برای

هر پا تکرار کنید. به درجا بایستید. های شل صاف بادست درجا: دو -مدت 2 دقیقه بدوید. تاحدممکن باالتنه را شل و راحت نگه

دارید. دست ها را آرادانه در اطراف تکان دهید. توانید می درجا دو جای به موسیقی: با رقص -موسیقی رقص دلخواهتان را گذاشته و برقصید. اما از انجام حرکت های نامنظم و شدید خودداری کنید و به عضالتتان

فشار نیاورید. هشدار!

هیچوقت بیش از اندازه ورزش نکنید. ورزش نباید برای شما یک هوس زودگذر و موقتی باشد.

باید تا آخر عمرتان به ورزش ادامه دهید. ورزش همیشه و کن ورزش کم است: این در آن رمز

کن. از عقلتان در این زمینه کمک بگیرید و از انجام ورزش شماست توان حد از بیش کنید می فکر که تمرینی و

خودداری کنید.

گرداورنده: عاطفه منصوریwww.florartica.com

تمرینات ورزشی مفید برای کاهش وزن

Page 24: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 24

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 25: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 25 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Page 26: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 26

• WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

سهراب شهید ثالث و چخوف

کسی را که امیدوار است هیچگاه نا امید نکن ، شاید که امید تنها دارائی او باشد. •

سهراب شهید ثالث خود را شاگرد آنتون چخوف می دانست. روس نویسنده ی و سبک دید از تنها نه ایرانی سینماگر تأثیر گرفته بود، بلکه با سینمای خود تالش کرد چخوف را

به گروه بزرگتری از هنردوستان نزدیک کند.آنتون از نوشته و گفت وگو چند در ثالث شهید سهراب چخوف سخن گفته و خود را پیرو سبک او دانسته است. او

در مصاحبه ای می گوید:»من در سینما الگویی ندارم... الگوی من خوشبختانه یک بود، می توانست اگر چخوف زنده نویسنده است: چخوف. داستان های خود را به راحتی به فیلم برگرداند. او نوول های خود را با دقت و ریزبینی یک فیلمنامه به روی کاغذ آورده است. من ریتم کارهای خود را از چخوف یاد گرفته ام... در پرورش مضمون هم به چخوف مدیون هستم؛ همه خیال می کنند که ماکسیم گورکی نویسنده ای سیاسی است، اما

از عمیق تر و دقیق تر خیلی چخوف که می کنم فکر من گورکی به سیاست پرداخته است.«

فیلم های در هرگز چخوف، مانند ثالث، شهید سهراب اما نمی پردازد، سیاست به مستقیم طور به خود سینمایی سیاست همیشه در پس زمینه ی تمام کارهای او حضور دارد. او بر حضور سیاست در هر برخورد عمیق با درونمایه های

اجتماعی تأکید می کند.»فرهنگ است: گفته دیگر گفت وگویی در ثالث شهید من، چخوف است. قصد هم ندارم که خودم را از چخوف رها کنم، زیرا او خیلی واقعی است. روش نشان دادن اوست که اهمیت دارد. او دارای حس بشری بود. چخوف دیگران

را دوست داشته و به خاطر آنها رنج می برده است.«

کاوشی در دنیای چخوفدر تا بود فرصتی دنبال به همیشه ثالث شهید سهراب کاری مستقل بر زندگی و فعالیت ادبی چخوف نوری تازه بیندازد. این آرزو سرانجام در سال 1981 تحقق یافت و او فیلم آلمانی تلویزیونی شبکۀ چند سرمایه ی با شد موفق

مستند بلندی بسازد به نام »چخوف، یک زندگی«.آثاری بهترین از یکی را فیلم این منتقدان از بسیاری است. شده ساخته نویسنده یک معرفی در که می دانند شهید ثالث در این فیلم نشان می دهد که تنها دوستدار و شیفته ی چخوف نیست، بلکه از نویسنده ی روس شناختی

درست و عمیق دارد.فیلم با همان سبک آرام و باوقار شهید ثالث، فراز و نشیب زندگی چخوف و ایستگاه های اصلی زندگی و کار او را به نمایش می گذارد. هم سیر و سلوک شخصی چخوف و هم آفرینش هنری او با ارائۀ ده ها عکس و سند و نامه تشریح

می شود.فیلم »چخوف، یک زندگی« تماشاگر را با زندگی آموزنده ی انسانی آشنا می کند که تنها هنرمندانه زندگی نکرد، بلکه

زندگی را به سان یک اثر هنری، زیبا و هارمونیک زیست.شهید ثالث برای معرفی سبک تئاتر چخوف، بخش هایی از دو نمایشنامه ی »مرغ دریایی« و »ایوانف« را برای متن

فیلم خود کارگردانی کرده است.

»درخت بید«شهید ثالث در سال 1984 فیلم »درخت بید« را بر اساس داستان کوتاهی از آنتون چخوف کارگردانی کرد. این فیلم

سینمایی 92 دقیقه ای برای نمایش در تلویزیون تهیه شد.انسانی و ساده داستانی روایت با بید« »درخت فیلم بازتاب می دهد: بهترین وجهی به را اخالقی چخوف دید پیرمردی به نام هیمز، از سال ها پیش در کنار آسیابی، در از ماهیگیری با او می کند. زندگی بید درخت یک جوار رودخانه ای که از کنار درخت و آسیاب رد می شود، گذران

زندگی می کند.پیرمرد یک روز هنگام ماهیگیری، می بیند که مردی آشنا به نام مانفرد، مرد دیگری را به قتل می رساند. مانفرد پس از کشتن مرد بیگانه، کیف پول او را بر می دارد و در شکافی

در درخت بید می گذارد و از آن جا می رود.را کیف تردید مدتی از پس )هیمز( پیرمرد بعد، چندی را پلیس می برد و قتل نزد مأموران به شهر بر می دارد و هم گزارش می کند. مأموران برای دستگیری قاتل اقدامی

نمی کنند و هیمز را از اداره ای به اداره ی دیگر می فرستند.پس از مدتی مانفرد سراغ کیف می آید و چون اثری از آن پیدا نمی کند، با هیمز درگیر می شود. آن دو به پاسگاه پلیس می روند و کیف را طلب می کنند. اما مأموران پلیس نه تنها پاسگاه از را هیمز و او بلکه نمی کنند، دستگیر را مانفرد

بیرون می اندازند.یک روز صبح که هیمز هنوز در خواب است، مانفرد خود را در رودخانه غرق می کند. مرگ او در سیر یکنواخت زندگی

روستا، هیچ تکانی ایجاد نمی کند.در یادداشت هایی که از سهراب شهید ثالث بازمانده است، طرح هایی از کار روی چند اثر دیگر چخوف یافت می شود،

اما او فرصت نیافت این ایده ها را عملی سازد.شیکاگو در سالگی 54 در 1998 سال در ثالث شهید

درگذشت.برگرفته از: دویچه وله

Page 27: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 27 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

نوروز در تاجیکستان

آغاز با که ایرانیان اهمیت با بسیار های جشن از یکی نژادان کشورهای مختلف ایرانی بهار در میان تمام فصل

جهان مورد توجه خاص قرار می گیرد، جشن نوروز است.در تاجیکستان و بعضی از دیگر نقاط آسیای مرکزی آن را »عید سر سال« یا »عید سال نو« نیز می نامند. در حدود در نوروز جشن شوروی دوره ی در میالدی 1927 سال شهر خجند از لحاظ اولویت به عنوان نخستین عید اعالم شد. اما این مساله با انتقاد بعضی روحانیان و بعضی رهبران کمونیست این ناحیه مواجه شد از ترس این که مبادا آنان تا سال های دهه را ضد و ملحد بخوانند، به همین دلیل و به طور خصوصی و شخصی در خانه ها تنها مردم 70

روستاهای خود این عید را جشن می گرفتند.تاجیکان، مشابه دیگر ایرانی نژادان مراسم و آداب خاصی

در نوروز روز دهند. می انجام نوروز جشن هنگام در تاجیکستان به حساب سال شمار دهقانی تاجیکی اول ماه حمل و به حساب میالدی 21 یا 22 مارس شروع می شود. برخی از مراسم نوروز در نواحی مختلف تاجیکستان که با

سنت های کهن تاجیکی عجین شده در پی می آید.مراسم ماه حوت

با که داشتند متعددی مراسم نوروز از پیش گذشته در نزدیک شدن بهار و کارهای دهقانی بجای می آورند. یکی نظر دهقانان از نام داشت. حوت، این مراسم »حوت« از برای ماه این در قدیم از تاجیکان بود. سال ماه آخرین کشت و کار بهاری آمادگی می دیدند و در این خصوص المثل های گوناگونی سرود، نقل و روایت اشعار و ضرب های محل بعضی و خنگاب وادی در اند. کرده ایجاد قراتگین از قبل برای انجام مراسم حوت خود را آماده می کردند. در این مراسم مردم پس از حاضر کردن مصالح بزم، سه شب اول ماه حوت را در میهمانی ها گرد آمده، آتش افروخته در اطراف آن می نشستند. موسیقی می شنیدند و به حرکات موزون و بازی مشغول می شدند و طنزپردازان و شیرین کاران نمایش های ملی و مردمی را نمایش می

دادند.حوت را از جهت این که در این ماه آب و هوا به سرعت از آن 17 اند که تغییر می کند به سه دوره تقسیم کرده شبانه روز حوت، هفت شبانه روز عجوز، و سه شبانه روز آن عکس و نحس نامیده می شد. بعد از سه روز، نحس سال

پایان یافته و سال نو یا نوروز از راه می رسید.در تصور مردم آسیای مرکزی عجوز، مخلوق وهم انگیزی بود. در این روزها کسی به سفر نمی رفت، جشن و به ویژه و سر گرفتند نمی ناخن ها زن نمی شد. گرفته عروسی

نمی شستند.مراسم گل گردانی

کارهای و نوروز به وابسته مهم مراسم از دیگر یکی دهقانی »گل گردانی« نام دارد. مردم تاجیک از زمان های قدیم به مناسبت بیداری طبیعت و آغاز شکوفه دهی گل ها و درختان به گل گردانی می پرداختند. در گذشته وظیفه ی گل گردانی بر عهده ی بزرگساالن بود. اما این مراسم اکنون در اکثر محل ها توسط بچه ها و جوانان انجام می شود. گل گردان ها از دره و تپه و دامنه ی کوه ها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا آمدن و بهاری کار و آغاز کشت و سال عروس رسیدن نوروز مژده می دهند. صاحبان خانه به گروه گل گردان ها )که از پنج تا 10 نفر هستند( انعام می دهند و گل ها را به چشم و ابروان خود مالیده از صحت و سالمت و به بهار نو

رسیدن خود اظهار شادی می کنند.بلبل خوانی

بلبل خوانی در شهر بخارا با »گل گردانی« دارای ماهیت یکسانی است و در بعضی موارد تفاوت هایی نیز دارد. گل گردان ها در محل های دیگر گل ها را دسته دسته کرده و یا در نوک چوبی بسته در کنار در خانه های اهل دیه یا شهر در خاک فرو می کردند و سرود می خواندند. در بخارا

می دعوت نیز خانه به را ها گردان گل خانه، صاحبان کردند. بعد از این بچه ها شروع به سرودن می کردند.

جغرافیای مراسم گل گردانی خیلی وسیع است. در دهکده نوروز از پیش روز 20 تا 15 نیز ایران های شهر و ها از آمدن بهار به مردم مژده می رسانند و گردش کرده و آغاز در مردم مازندران دهات بعضی در گیرند. می انعام دادن کوچه های ترتیب و تکانی خانه تکاپوی در جشن های گروه و ها دسته و گردند می مشغول دیه و شهر مختلف جوانان گردش کرده مانند گل گردان های تاجیکی ترانه و سرود و شعر می خوانند. صاحبان خانه نیز به آن ها انعام می دهند. این گونه ترانه های ایرانی شباهت هایی به ترانه های تاجیکی دارد. در دماوند ایران نیز گل گردان ها مانند گل گردان های تاجیک خانه به خانه گردش کرده و

ترانه می خوانند.مراسم جفت براران

و کاشت از پیش گذشته در که مراسمی از دیگر یکی برکت پر آرزوی با نوروز از قبل روز چند و دهقانان کار براران« »جفت مراسم شد، می برگزار محصوالت شدن حوت ماه اواخر در ها محل اکثر در براران جفت است. تشکیل می شد. وقت کاشت و کار را دهقانان کهنسال و با تجربه معین می کردند. این اشخاص را در وادی خنگاب

»شوگونی« می نامیدند.هر دهقان هنگام دشواری و گرفتاری از »شگونی« مدد و مشورت می گرفت. مردم روستاهای وادی های حصار، کوالب و غرم مراسم جفت براری را تقریبا به یک شکل انجام می دادند. در این مراسم همه ی اهل خانواده شرکت

می کردند.دهقانان نیز پلو، نان فطیر و یا غذای مربوط به مراسم را تهیه کرده و 15 تا 20 نفر از کهنساالن را دعوت می کردند و بعد از غذا نیز این عبارات را می گفتند : »مزید نعمت، زیاده دولت، برار کار، صحت و سالمتی خرد و کالن، رسد

به بابای دهقان، خوش آمدید میهمانان«مراسم سومنک پزی

ظرف در نوروز از پیش نژادان ایرانی دیگر و تاجیکان ها آن از شیره ی و رویاندند های مخصوصی سبزه می قدیم های زمان از این که کردند می تهیه »سومنک«

مرسوم بوده است.سومنک از غذاهای نوروزی است و در خانه ی دهقان ها در طول روزهای نوروز وجود دارد. آن را به صورت گروهی و دسته جمعی تهیه می کنند و معموال در آخر ماه حوت در آغاز جشن نوروز پیرزنان تصمیم به انجام این کار می

گیرند.گندم را پاک کرده و چندین بار می شویند و سه روز آن را نم دار نگه می دارند، سپس وقتی گندم نیش زد روی تخته ی چوب و یا سینی بر بام خانه قرار می دهند. آب باران که به گندم خورد پس از مدت پنج یا شش روز سبز شده تدریجا شیره می گیرد. سبزه ی گندم را سپس با کارد می برند و در ظرفی می کوبند و در آن آب داخل می کنند و شیره اش را می گیرند. همسایه ها نیز آرد جمع کرده و با

شیره ی مزبور در دیگ می پزند.

برگرفته از: روزنامه سرمایه

Page 28: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 28

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 29: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 29 سیمرغ • شماره 1

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

مبانی الزم برای کارهای گروهی

عنوان به تواند می نفر یک چطور براستی عضوی مفید در یک کار گروهی شرکت کند؟ تنها را »کارگروهی« عملی و علمی معنای کافیست

همواره مد نظر داشته باشد. بشر ذاتا« اجتماعی است، وی از قدیم االیام تا کنون برای گذران زندگی، مجبور به ایجاد ارتباط با دیگران بوده است، هر کسی در زندگی خود این ارتباط را به نوعی حتی دو نفره برقرار کرده است، مسئله این است که این رابطه چطور می شود در یک گروه، چه در کودکی و بازی های آن زمان تا در امور شغلی و زندگی خود در آینده کارساز باشد. متأسفانه، حقیقت این است که در بیشتر موارد کارهای گروهی تنها به هدف واقعی به معنای نتوانستند اما دارند را اسم گروه این به گروهی کار یک در »شکست« یابند. دست خود معنی نیست که برخی از آنها نتوانستند به وظایف خود عمل کنند بلکه عدم وجود تعامل و همکاری همه جانبه است که منجر به شکست می شود. درست است که تک تک آنها دارای شرح وظایف مربوط به خود هستند ولی همگی باید و مشترک گروه خود تالش اصلی به هدف برای رسیدن کنند و همواره باید به یاد داشته باشند تا برای کسب هدف اصلی گروه قدم بردارند و نیل به این هدف تنها با همکاری

و مساعدت تمام اعضاء امکان پذیر است. مهارت ها

منظور از مهارت، مقدار دانش و توانایی هر کس به نوبه ی خود است. هرکدام از اعضاء باید کامال« معلومات کافی انجام وظایف خود دارا باشند. کسب این دانش از را برای طریق علمی و تحصیل، همراه با تجربیات و قرار گرفتن در

عمق کار، نتایج دلخواه را به همراه خواهد داشت. انگیزه و اشتیاق

همانطور که می دانید تنها داشتن علم به کار کافی نیست با و بورزند عشق اصلی هدف به باید گروه تمامی بلکه اشتیاق کامل همراه با مسئولیت پذیری، تمام انرژی خود را برای موفقیت گروه صرف کنند. این به آن معنی است که انرژی و اشتیاق گروه به قدری باشد که بدون بازخواست و آنها، خود برای رسیدن به هدف گروه به یادآوری وظایف

تالش کند. سهیم بودن

هر یک از اعضاء نه تنها در مورد شرح وظایف خود، بلکه در تمامی گام به گام هدف های پروژه باید شریک باشند و همفکری کنند. در واقع هر کدام از آنها باید تا حدی از وضعیت کارهای انجام گرفته ی نفر دیگر مطلع باشند که اگر روزی یکی از آنها نتواند برای مدتی در کار حاضر شود، دیگر نفرات بتوانند ادامه کار را موقتا« انجام دهند. چرا که

بازتاب این عدم حضور وی در محور گروه، نتایج زیان باری را برای کل گروه در بر خواهد داشت.

شرح وظایف توانایی باید بطور صحیح و طبق افراد بین شرح وظایف ها تعریف گردد. بطوریکه هر فرد منحصرا« در رشته و کار خود تبحر الزم را در حد کافی دارا باشد. همچنین آنها باید به نوع تخصص و توانایی های هر یک از اعضاء نیز واقف باشند تا در صورت بروز مشکل در هر زمینه بدانند که باید

به چه کسی مراجعه و از او کمک گیرند. تنظیم ساعات کاری

اینکه هر فرد تنها به خودی خود انگیزه و معلومات کافی ساعات تمام ولی باشد داشته خود وظایف انجام برای را خود را به تنهایی در اتاقش کار کند و یا حتی گاهی وقت اضافی زیادی نیز داشته باشد، نتیجه ی مطلوبی را نخواهد متوالی جلسات تنظیم با باید اعضاء تمامی بلکه داشت، جهت بررسی روند کار و حل مشکالت احتمالی با یکدیگر

ساعاتی را به همکاری مشترک بپردازند. روشنفکری و درک متقابل

درک متقابل بین اعضای گروه الزمه ی رسیدن به اهداف که باشند روشنفکر و توانا آنقدر باید آنها است. گروه آن بتوانند عقاید جدید و راهکارهای الزم را در موقعیت های

مناسب، ارائه دهند. احترام متقابل

افراد یک گروه همواره باید احترام متقابل را رعایت کنند. باشند که باید قادر در جلسات گروهی، اعضای یک گروه دیگران، نظر و احترام کردن پایمال بدون را خود عقاید )حتی اگر غیر منطقی باشند( بیان کنند. باید به صحبت های یکدیگر با دقت گوش دهند و در مواقع اضطراری و ایجاد

مشکل، بدون ایجاد درگیری به حل موانع بپردازند. هوشیاری

گروه، یک اعضای ترین خصوصیات مهم از دیگر یکی هر برای اشتیاق الزم و انگیزه است. زیرکی و هوشیاری کار گروهی از ابتدا در هر فرد وجود دارد و تا آخر حضور آن مستمر است، درحالی که هوشیاری و عکس العمل به موقع، در زمان حل چالش های احتمالی در این راه، مفید و نمایان می شود. این قوه ی ذاتی حکم نیروی محرکی برای پرش

گروه از موانع و نهایتا« رسیدن به هدف اصلی را دارد.

برگرفته از: مردمان . نت

غذای سریع یا آهسته؟18 سال پیش ، من در شرکت سوئدی ولوو استخدام این شرکت تجربه جالبی برای شدم. کار کردن در من به وجود آورده است. اینجا هر پروژه ای حداقل ایده 2 سال طول می کشد تا نهایی شود، حتی اگر اینجاست. جهانی این قانون باشد. ساده و واضحی که است شده باعث )globalization( شدن همه ما در جستجوی نتایج فوری و آنی باشیم. و این است. تناقض در با حرکت کند سوئدی ها مشخصًا می کنند، برگزار جلسه زیادی تعداد معمواًل آن ها و می کنند بحث و می کنند بحث می کنند، بحث خیلی به آرامی کاری را پیش می برند. ولی در انتها، این شیوه همیشه به نتایج بهتری می انجامد. جقیقت

این است که:1- سوئد در حدود 450000 کیلومتر مربع وسعت

دارد.2- سوئد حدود 9 میلیون جمعیت دارد.

پایتخت به که سوئد پایتخت استکهلم، -3نفر 78000 حدود است مشهور نیز اسکاندیناوی

جمعیت دارد. اریکسون و الکترولوکس اسکانیا، ساب، ولوو، -4

برخی از شرکت های تولیدی سوئد هستند. اولین روزهایی که در سوئد بودم، یکی از همکارانم از هتل برمی داشت و با ماشینش مرا هر روز صبح کمی هوا و بود سپتامبر ماه می برد. کار محل به سرد و برفی. ما صبح ها زود به کارخانه می رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دوری نسبت به ورودی ساختمان پارک می کرد. در آن زمان، 2000 کارمند

ولوو با ماشین شخصی به سر کار می آمدند. روز اول، من چیزی نگفتم، همین طور روز دوم و آیا جای پارک سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: ثابتی داری؟ چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودی پارک جای هم جلوتر که حالی در می کنی پارک

هست؟ او در جواب گفت: برای این که ما زود می رسیم و برای باید را این جاها داریم. پیاده رفتن برای وقت کسانی بگذاریم که دیرتر می رسند و احتیاج به جای به موقع به تا دارند ورودی در به نزدیک تر پارکی سرکارشان برسند. تو این طور فکر نمی کنی؟ میزان

شرمندگی مرا خودتان حدس بزنید.این روزها، جنبشی در اروپا راه افتاده به نام غذای که می گوید جنبش این .)Slow Food( آهسته مردم باید به آهستگی بخورند و بیاشامند، وقت کافی برای چشیدن غذایشان داشته باشند، و بدون هرگونه وقت دوستانشان و خانواده افراد با شتابی و عجله بگذرانند. غذای آهسته در نقطه مقابل غذای سریع

بخـــوانیم وبیاموزیم

Page 30: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 30

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

به زندگی سبک در که الزاماتی و )Fast Food(جنبش پایه آهسته غذای می گیرد. قرار دارد همراه بزرگتری است که توسط مجله بیزنس طرح شده و یک »اروپای آهسته« نامیده شده است. این جنبش اساسًا نهضت اثر بر آمده وجود به دیوانگی و شتاب حس جهانی شدن را زیر سوال می برد. نهضتی که کمیت را جایگزین کیفیت در همه شئون زندگی ما کرده است.. با وجودی که 35 ساعت در هفته کار مردم فرانسه مولّدترند. انگلیسی ها و آمریکائی ها از اّما می کنند آلمانی ها ساعت کار هفتگی را به 8/28 ساعت تقلیل قدرت و بهره وری که کرده اند مشاهده و داده اند تولیدشان 20درصد افزایش یافته است. این گرایش به آهستگی و کندکردن جریان شتاب آلود زندگی، حتی

نظر آمریکائی ها را هم جلب کرده است. به معنی کمتر کار به عدم شتاب، این گرایش البته انجام معنی به بلکه نیست. کمتر بهره وری یا کردن کارها با کیفیت، بهره وری و کمال بیشتر، با توجه بیشتر به جزئیات و با استرس کمتر است. به معنی برقراری زمان آوردن دست به و خانوادگی ارزش های مجّدد آزاد و فراغت بیشتر است. به معنی چسبیدن به حال در مقابل آینده نامعلوم و تعریف نشده است. به معنی انسانی ارزش های اساسی ترین از یکی به دادن بها یعنی ساده زندگی کردن است. هدف جنبش آهستگی، محیط های کاری کم تنش تر، شادتر و مولّدتری است که در آن ، انسان ها از انجام دادن کاری که چگونگی اکنون می برند. لذت بلدند، به خوبی را دادنش انجام زمان آن فرا رسیده است که توقف کنیم و درباره این کیفیت با محصوالتی تولید به شرکت ها چگونه که بهره وری با و بی شتاب و آرامتر بهتر، در یک محیط

بیشتر نیاز دارند، فکر کنیم. بسیاری از ما زندگی خود را به دویدن در پشت سر زمان می گذرانیم اّما تنها هنگامی به آن می رسیم که بر اثر سکته قلبی یا در یک تصادف رانندگی به خاطر

عجله برای سر وقت رسیدن به سر قراری، بمیریم. بسیاری از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگی خود در آینده هستیم که زندگی خود در حال حاضر، یعنی تنها

زمانی که واقعًا وجود دارد را فراموش می کنیم. اختیار در برابری زمان جهان، سراسر در ما همه این در تفاوت ندارد. کمتر یا بیشتر هیچکس داریم. است که هر یک از ما با زمانی که در اختیار داریم چکار کنیم. زندگی را لحظه داریم که هر نیاز ما می کنیم. به گفته جان لنون، خواننده معروف: زندگی آن چیزی است که برای تو اتفاق می افتد، در حالی که تو سرگرم

برنامه ریزی های دیگری هستی.

برای درج آگهی درمجله سیمرغ با ما تماس بگیرید

613.292.6181

یکی از آیینهای نوروزی امروز - که بایستی آمیزه ای از چند رسم متفاوت باشد - » مراسم چهارشنبه سوری » است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال سندهای و ها کتاب سوری، چهارشنبه دربارًه گویند. این در تنها و یابیم نمی ای اشاره یا مطلبی تاریخی، که است اخیر قرن نیم این در تر، دقیق یا اخیر، قرن مقاله ها و پژوهشهای متعددی در این باره منتشر شده و یا در نوشته های مربوط به نوروز به چهارشنبه سوری

نیز پرداخته اند. و شهرها همًه در که سوری، چهارشنبه برگزاری روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبًه سال ) یعنی نزدیک غروب آفتاب روز از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، بیرون ،) سه شنبه از اهل خانه، زن و مرد و کودک و افروزند، آتشی می روی آتش می پرند و با گفتن : » زردی من از تو، سرخی تو از من »، بیماری ها و ناراحتی ها و نگرانی های سال کهنه را به آتش می سپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند. تا زمانی که از ظرف های سفالین چون، کاسه و بشقاب و کوزه، در خانه استفاده می شد، پس از به کوچه بام خانه از پشت خانه تکانی، کوزًه کهنه ای می انداختند؛ کوزه ای که در آن آب و چند سکه ریخته بودند. اسفند دود کردن و آجیل خودرن، فال گرفتن، » عابران گوش به حرف گذر و در کوی ( « فال گوش دادن و از مضمون آن ها برای نیت خود تفًاول زدن. ( و » قاشق زنی » ) معموال زنان روی خود را می پوشانند و با قاشق، یا کلید به خانه ها در می زنند، صاحب خانه شیرینی، میوه و یا پول در ظرف آنها می گذارد. ( نیز از باورها و رسم هایی است که به ویژه در بین نوجوانان، هنوز به کلی فراموش نشده است؛ و این رسم ها و باورها

در شهرهای مختلف با یکدیگر متفاوت اند. بی گمان چهارشنبه سوری از رسم های کهن پیش از اسالم نیست. در آن زمان هر یک از روزهای ماه را نامی باره می این استاد پورداود در را. نه روزهای هفته بود،

نویسد : آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین های دیرین است ) ... ( شک نیست که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبًه سال، پس از اسالم رسم ... ( روز ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند ) شده است. چه چهارشنبه یا یوم االربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسی است. جاحظ در المحاسن و االضداد آورده : واالربعاء یوم ضنک و نحس. این است که ایرانیان آیین آتش افروزی تا انداختند آخرین چهارشنبه به شب را پایان سال خود پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه

بر کنار ماند. در باورهای عامیانه، چهارشنبه روزی نامبارک است. سفر مریض پرسی احوال به کردن شب چهارشنبه، نبایستی

نبایستی رفت. و منوچهری گوید: چهارشنبه که روز بالست باده بخور

به ساتکین می خور تا به عافیت گذردچهارشنبه یا سال، آخر چهارشنبًه شب افروختن آتش آخر صفر را، برخی به قیام مختار نسبت می دهند : مختار به و یافت زندان خالصی از وقتی معروف عرب سردار خونخواهی شهیدان کربال قیام کرد، برای این که موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شب این و کنند روشن آتش خود خانه بام بر شیعیان مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود. و از آن به بعد

مرسوم شد. اردبیل ارومیه، چون آذربایجان شهرهای از برخی در و زنجان، همه چهارشنبه های ماه اسفند هر یک نقش بدین زنجان منطقًه در جمله از که دارند، معینی نام و شرح است: نخستین چهارشنبه را موله گویند و به شستن دومین دارد. اختصاص خانه های فرش کردن تمیز و وسیله خرید به روز این در گویند، سوله را چهارشنبه را چهارشنبه سومین روند. می عید نیازمندیهای و ها گوله گویند و به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس و غیره برای سبزه های نوروزی اختصاص دارد. چهارمین کوله را ) سوری چهارشنبه ( سال چهارشنبه آخرین و گویند؛ ) کوله در ترکی به معنی کهنه و فرسوده است(.

چهارشنبه آخر سال )چهار شنبه سوری(

Page 31: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 31 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

در برخی از شهرهای ایران، از جمله ایالم )نوروز آباد(، ... مراسم تویسرکان، کاشان، زاهدان )قصبه مود( و چهارشنبه سوری را آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می کنند. و آخرین آتش نیز از رسم ها است. بنابر نوشته تذکره صفویه کرمان نیز، چهارشنبه سوری در

ماه صفر بوده است. شنبه چهار « را سوری چهارشنبه اصفهان در سرخی » نیز می گویند. یکی از دلیل ها و سندهای دیگری که نشان می دهد چهارشنبه سوری از آیین که باشد این تواند می نیست، اسالم از پیش های مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شود. در گاهشماری قمری آغاز بیست و چهار ساعت و است؛ پیش روز آفتاب غروب از روز شبانه یک جشن ها، آیین از بسیاری مانند سوری، چهارشنبه ها و سوگواری های مذهبی همچون عید غدیر، نیمه اساس بر که ) ) ص پیامبر رحلت حضرت شعبان، برگزار گاهشماری قمری است، در غروب روز پیش می شود. نحس بودن چهارشنبه در باورهای عامیانه یعنی ( شنبه سه بعدازظهر هنوز که شده، باعث روند، نمی بیمار پرسی احوال به ) چهارشنبه شب در گویند. می « جمعه » شب عامه را پنجشنبه و صورتی که آیین های کهن مثل نوروز، مهرگان، سده و ... که بر اساس گاهشماری خورشیدی است، آغاز از نیمه بیست و چهار ساعت روز، از سپیده دم و یا شب است. آن چه که چهارشنبه سوری را به جشن ها و آیین های کهن ایران پیوند می زند، می تواند برگزاری رسم و جشنی به نام » سور »، در روز پنجه ) خمسه مسترقه ( باشد که از آن تا سدًه چهارم، دوره سامانیان، آگاهی در دست است : صاحب تاریخ بخارا از برگزاری رسمی که » عادت قدیم » و با افروختن آتش در » شب سوری » ) پیش از نوروز ( همراه بوده خبر می دهد : ... آنگاه امیر سدید ) منصور بن نوح ( به سرای نشست، هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری، چنان که عادت قدیم است، آتشی عظیم پاره ای آتش بجست و سقف سرای در و افروختند

گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت و ... امروز، با رسمیت یافتن تقویم مصوب 1304، دیگر از جشن های پنجه ) که در خوارزم، آغاز سال، و در پارس پایان سال بود ( کمتر نشانی میتوان یافت. چهار شنبه سوری پایان ماه صفر نیز - تا آن جا که آگاهی با برگزاری در دست است - فراموش شده، و تنها مراسم چهار شنبه آخر سال یا چهارشنبه سوری، که در بر دارندًه رسم هایی از فرهنگ عامه است، مردم به پیشواز نوروز می روند. این یادآوری الزم است که با وجود تکنولوژی های جدید خانه سازی، ایجاد مجموعه های مسکونی، آپارتمان نشینی، در دسترس نبودن » بوته و هیمه » ) به علت استفاده از گاز و برق به عنوان وسیلًه حرارتی (، در اختیار نداشتن کوزه و پشت بام و فضای مناسب جلوی در خانه، و دگرگونی هنوز سوری چهارشنبه مراسم فرهنگی، دیگر های چهرًه نمادین خود را - با دشواری، به ویژه در شهرها

و محله های سنتی - نگه داشته است.

جشن چهارشنبه سوریTuesday March 16th

Nepean Sportsplex

@ 8:00 p.m

Page 32: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 32

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

اواخر مهر ماه شاه عباس به شهر وارد شد. تا آن موقع هوا خوب و صاف بود ولی آن روز ناگهان هوای زمستانی به خود گرفته و بادی از ناحیه بیابان شروع به وزیدن کرده و گرد و غبار زیادی بلند شده بود به طوری که غبار را رضا امام زرین گنبد عظیمی رنگ زرد پوشانده بود. گرد و خاک طوری دهان افراد را پر کرده و بر سر و روی سواران و اسب ها و شتر ها می نشست که گویی طبیعت با این زیارتگاه تاریخی سر ستیر داشت. بزرگان و شخصیت های استان برای استقبال از شاه و همراهی او به خارج از شهر رفته و در دو جمعیت ها بام پشت روی و جاده طرف

انبوهی در انتظار ورود شاه ایستاده بودند.شاه به همراه درباریان خود به آرامی خیابان های اطراف را می پیمود و هیچ توجهی به و نداشت. مردم فریادهای و ابراز شادمانی و دیندار زائر یک شایسته که طور همان با ایمان بود چشمان خود را پایین افکنده و علیرغم هوای سردی که دیگران را وادار به پوشش سر خود کرده بود شاه به غیر از یک شلوار چلوار و کت پنبه دوزی ، چیز دیگری بر تن نداشت. گروه مسافرین به دیوارهای آب بی و خشک های خندق با که شهر محصور بود رسیدند. در این جا شاه نتوانست بازرسی فوری وضعیت بلند کردن سر و از خودداری کند، سپس از دروازه عبور کرده و به خیابان پهناوری که خیابان شاه نام داشت وارد شدند. در دو طرف خیابان شاه درختان بلند چنار وضع جالبی به آن داده بود و تا سر در بزرگ و باشکوه حرم مطهر که اینک از لحظه این در داشت. ادامه بود معلوم دور ناگهان یک زن چادری که در پشت درختان مخفی شده بود ظاهر شد و با عجله به طرف شاه دوید، ولی یک قزلباش فورا با شمشیر کشیده جلوی او را گرفت تا او را از آن جا دور کند، ولی شاه دستش را برای ممانعت از کار قزلباش بلند کرد و قزلباش نیز با شمشیر کشیده آماده برای دفاع از جان شاه منتظر

ایستاد.ظاهر این زن مانند زنان مقدس و پاکدامن بود، هنگامی که به حضور شاه آمد با صدایی بلند و آهنگ دار گفت: عمر شاهنشاه دراز باد. خداوند شما را که با دینداری و عبادت به مقام مقدسی رسیده ای غرق رحمت کند. شاه با وقار زیاد نگاهی به زن کرد و گفت: همه اگر دختر، متشکرم. تو خیر دعای از افراد این مملکت مثل تو باشند من هم البته

ادامه از شماره 12

در دربارپا برهنه ای

Elgin Groseclose :اثری ازمترجم: غالمرضا کریمیان

شاه عباس

از زحمات خود خیر خواهم دید و از این که بفهمم در مدت عمرم مورد احترام و قدردانی جهان این از آرامش با ام بوده خود ملت خواهم رفت. بر روی تخت نشستن و درباره مردم قضاوت کردن و یا رهبری ارتشی را در جنگ برای دفاع و امنیت وطن به عهده

گرفتن، کار آسانی نیست.زن با حرارت فوق العاده ای گفت:

تو پیغمبری. دست حق به همراهت.نه دخترم، من پیغمبر نیستم بلکه پوینده راه خواهم می خداوند. رحمت جوینده و حقم از این زیارت نمونه ای در راه عبادت برای از من چه ببینم بگو باشم. حال ملت خود

تقاضایی داری؟با و کرده تر نزدیک شاه به را خود زن

حرارت فوق العاده ای گفت:آرزو جهانیان، سرور ای و شاهان شاه ای

دارم در کنار تو زندگی کنم و بمیرم.شاه با لحن خشک و محکمی گفت: همین؟

اسمت چیست؟بود شده خوشحال شاه سوال از که زن گفت: نام من دلفه است و شوهرم نیز حاج

تیمور نام دارد. شاه حرف او را قطع کرد و گفت: خوب دلفه و عالقه و محبت برگرد پیش شوهرت به ات را به او نشان بده. سرور تو برای کسب فیض روحی و پیدا کردن جایی در بهشت ای نمونه برو هم تو آمده. زیارت این به برای هم جنسان خود باش. برو و رخت را با افکار روحانی و مقدس پاک کن، تا مبادا گوشت بدنت خوراک سگ ها و استخوان هایت نصیب شغال ها شود. در این هنگام صدای شاه از عصبانیت بلند شده و چهره اش سخت در هم رفته بود ولی وقتی نگاهش به صورت ترسیده و مأیوس زن افتاد نرم شد با لبخند مرموزی گفت: ولی در دعاهای و خود از تو یاد خواهم کرد. سپس به سربازی که در انتظار ایستاده بود اشاره کرد که زن را ببرند. هنگامی که به راه افتادند عده ای می شنیدند که با خود حرف می زد و می گفت:

»همه اش دروغ می گویند.«

صبح روز بعد شخصیت های بزرگ درباری و شهر جهت همراهی با شاه در زیارت حرم مطهر امام رضا آمده بودند. در بین آن ها اله وردی خان که سخاوت او موجب طالکاری گنبد شده و به امر شاه در التزام رکاب بود

حضور داشت.

عطابیک رئیس خلوت، حبیب اله آقا، محبوب حکمران دار، خزانه دارالسلطنه، وزیر آقا، خراسان، داروغه شهر و نایب التولیه و عده ای از مجتهدین و علمای بزرگ نیز افتخار

حضور داشتند.را عوض لباس ساده خود شاه روز این در لباس سلطنتی رضا امام احترام به و کرده خود را که یک شلوار و کت بلند قرمز و یک شنل قرمز ملیله کاری و طالدوزی شده بود ابریشمی که چند تن کرده و یک شال بر متر طول داشت به کمر پیچیده و خنجری

از طال و جواهر نشان بر کمر داشت.انوار طالیی خورشید تازه از افق برخاسته بود که شاه از در بزرگ وارد خیابان شد. در آن صبحگاه دعای خیر و برکت بر گنبد طالیی تابیده و یک شکوه و عظمت آسمانی به آن

بخشیده بود.شاه به آرامی و سکوت و با چشمانی رو به پایین قدم بر می داشت و گویی تمام وجود او از سنگینی و هیبت این تشریفات پر شده بود. ولی در عین حال تغییرات فاحشی که در پانزده سال گذشته، یعنی از تاریخی که از بود، گرفته شده ها ازبک از دست شهر ، خوشبختی با رضایت و نماند او دور نظر عمومی که در همه جا آشکار بود را مشاهده می کرد. این گروه بزرگ طول خیابان شاه را پیمودند و در پایان خیابان که حدود پانصد درهای داشت فاصله شهر دروازه با متر و برافراشته خارجی حرم سر بزرگ صحن در ماورای آن صحن بزرگ و ایوان ها دیده می شد. در وسط صحن حوض طال کاری شده مخصوص وضو قرار داشت. شاه پس از رسیدن به آن دست و پاها را شسته و وضو معماری عظمت محو ای لحظه و گرفت

ایوان ها شد.به که داشت وجود هنر این در رازی چه وسیله خطوط مختلف و شکل خود موجب مقابل در عباس شاه شد؟ می روح نشاط نقش ها و رنگ های اعجاب انگیز آن حس گرفته قرار الهی درگاه در واقعا کرد می

است.معهذا این جریان برای شاه واقعه ای آمیخته با غبار تنهایی بود. گرچه این نشاط روحی و احساس عظمت آسمانی فوق العاده دلپذیر بود ولی برای کسی که هرگز روابط خود را با خواسته های سیری ناپذیر این دنیا قطع

نکرده بود احساس بر باد دهنده ای بود.روح شاه عباس در پی رفیق و هم صحبتی می گشت که دست او را بگیرد و چون درگاه الهی را دور از دسترس خود می دید در پی وسیله دیگری بود که زودتر به آن برسد و همان طوری که غالبا همین اتفاق می افتاد این چیز همان رویای شاهزاده خانم بود که دقیقه ای از افکارش محو نمی شد؛ دختری با چشمان سبز و اسرار آمیز و بی اعتنا که نه سلطنت و نه بزرگی شاه عباس و نه تمام ثروت او قادر به فریفتن و دست یابی به او

نبود.شد. محو رویاها و گذشت نیز افکار این حضور جمعیتی که برای دیدن شاه به داخل

صحن فشار آورده و با تعجب و حیرت خیره داد می افزایش را او ناراحتی بودند شده و اعصاب خود مسلط شد بر باالخره ولی اجازه داد راهنماها او را به داخل حرم مطهر

راهنمایی کنند.ایوان طال و دارالسعاده که اطاقی از درب به طول حدود سی متر بود به اطاق های با عظمت دیگر وارد شد و از آن جا گذشته که شد دارالحفاظ وارد نقره تمام در از و می شمار به مطهر حرم خان جلو صحن زائر عادی مانند هر این جا شاه در رفت. قاریان از یکی و افتاد سجده به دیگری نیز مشغول دعا خواندن شد. سپس از دری که حرم صحن وارد و گذشته طال تمام داشت قرار جا آن در امام مقدس ضریح شد. شاه به ضریح نزدیک شد، قفل آن را بوسید و شروع به خواندن دعایی کرد و سه مرتبه دور ضریح طواف کرد و در هر مرتبه بر مأمون خلیفه ای بلند با صدایی طواف که از روی حسادت امام را با ظرفی از میوه

مسموم کرده بود لعنت می فرستاد.اصل این ظرف قدیمی که در آن میوه آورده بودند هنوز موجود و عبارت بود از بشقابی از طال که گود و در وسط سوراخی داشت. اینک آن را بر یکی از دیوارهای دالسعاده آویخته بودند و معروف بود که اعجازهایی دارد و رسم بود که زائرین متدین انگشت خود را در داخل سوراخ کرده و گردی که از داخل آن به دست می آید را به چشمان خود می مالیدند و این غبار مقدس مواهبی داشت که بعضی از لحاظ روحی به آرامش می رسیدند و عده ای هم به اعجاز درمانی

آن معتقد بودند.امروز در هنگلم زیارت نظیر همین اعجاز که حالی در شاه پیوست. وقوع به شاه آخرین طواف خود را به دور ضریح تمام می کرد و بر مأمون لعنت می فرستاد ناگهان برخاست دارالسعاده از ای همهمه صدای و فریاد و داد به کم کم همهمه این و فریادهای این ولی شد. تبدیل خوشحالی شادی برای شاه که زیارت تاریخی خود را

به پایان رسانیده بود نبود.ملتزمین رکاب مدتی با حیرت به یکدیگر نگریستند، پس از چند لحظه صداها واضح تر به گوش می رسید که همه می گفتند

معجزه! معجزه!آمیز استفهام و ساکت ای قیافه با شاه التولیه که نایب و التولیه کرد نایب به رو این سر از و بود بزرگ مذهبی علمای از گفت: رسید می نظر به ناراحت صدا و پیوسته به وقوع شاهنشاه گویا معجزه ای

است.با زد می برق شاه چشمان که حالی در پس است؟ شده معجزه پرسید: حیرت پیدا خبری است، نبوده بیهوده ما زیارت

کن ببینم جریان چیست.بود شده راحت خیالش که التولیه نایب فریادها میزان کرد. ای اشاره ملتزمین به کرده معجزه مطهر غبار که شد دوبرابر و رفت عجله به ملتزمین از یکی است.

Page 33: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 33 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

*** ادامه در شماره آینده سیمرغ ***

اکنون کوری آورد که هم و خبر برگشت شفا یافته است.

سپس شاه پرسید: جریان این معجزه غبار چیست؟

این سوابق به راجع هرچه التولیه نایب قبال افزود آنگاه گفت: دانست می ظرف هم مواردی پیش آمده که بعضی نابینایان

شفا یافته اند.یافته شفا کوری از پرسید: تعجب با شاه

اند؟بله قربان.

پس اگر قادر به بازگرداندن بینایی به نابینا باشد، حتما می تواند بینایی اشخاص بینا را هم تقویت کند. شاه عباس به معجزه اعتقاد نداشت و نسبت به چنین گفته هایی بدبین بود ولی باز هم بدش نمی آمد معجزه ای

را ببیند.احتمال داشت در این ادعاها از طرف اولیای باشد، بهر جهت خدا حقیقتی وجود داشته میل داشت او را متقاعد کنند که مردهای و قدرت و بوده نزدیک خداوند به هم او شجاعت و آرامش و امید خود را به صورت

محسوس از او کسب می کنند.را شاه سوال جواب نتوانست روحانی مرد بالفاصله بدهد لذا پس از چند لحظه گفت:

آن هم ممکن است بعدا پیش آید.شاه گفت: آیا در این دنیا کسی هست که به

بینایی بهتر احتیاج نداشته باشد؟خیر قربان.

شده خیره التولیه نایب به تندی به شاه احتیاج هم شما شاه حتی یعنی پرسید: و

ندارد؟نایب التولیه که گیج شده بود و نمی دانست از که آن برای زیرکی با بدهد چه جواب جواب مستقیم فرار کرده باشد گفت: مگر خورشید مقابل در بتواند که هست کسی

تابان نوری بیاورد؟خود مأمورین از یکی به و برگشت شاه را خود بینایی که مردی این داد دستور

بازیافته است پیش من بیاورید. شال که کثیف ای جبه با آوردند، را مرد سبزی به عالمت سیدی دور کمر بسته بود و عمامه مشکی و کوچک هم بر سر نهاده

بود که نشان می داد آدم فقیری نیست.شاه به آرامی از او پرسید: شما همان مردی شما به را بینایی نعمت امام که هستید

داده؟- بله قربان.

- آیا این بینایی را در اثر مالیدن غبار ظرف طالیی به چشم خود به دست آوردید؟

- بله قربان، ولی قبل از آن هفتاد بار به دور ضریح طواف کردم و در هر مرتبه از امام

شفا خواستم.- شغل شما چیست؟

- شاهنشاه، من مردی بازرگانم که ابریشم با کشور هندوستان و وارد می کنم ازاگرا خدمات چنانچه و دارم آشنایی خوبی به شود، الزم صفحات آن در اینجانب --می توانند به حقیر اطمینان کنند به طوری

که مالحظه می فرمایید دعای اینجانب به درگاه امام هشتم قبول واقع شده است.

شاه با همان لحن آرام پرسید: تو مرد خوبی هستی. بگو ببینم چند وقت است که نابینا

بوده ای؟- شاهنشاه من کور مادرزاد بوده ام.

- پس چگونه راه خود را تا هندوستان پیدا می کردی؟

- برای پیدا کردن راه در کوهستان ها آدم کور باشد بهتر از بینایی است به اضافه من

برادری هم دارم.- و حاال خوب می توانی ببینی؟

- بله قربان، ولی اینک چشمان من چیزی جز عظمت بی مانند شاهنشاه را نمی بیند. آری من نور مردم را می بینم که در مقابل

شکوه شاهانه ایستاده اند.شاه آهسته پرسد: خیر من هم بشرم. آنگاه دست و زد باال را خود لباس آستین فورا خود را به او نشان داد و گفت: ببین، مگر

این گوشت و پوست آدم نیست؟رنگ مرد از خجالت قرمز شد و گفت: بله مانند است گوشتی و پوست ولی قربان

سنگ مرمر سفید.پس بگو ببینم این رنگ لباس من چیست.مرد گفت: رنگ قرمز ارغوانی سلطنتی که

مخصوص شاهان و قیصرها می باشد.شاه خنده تلخی کرد و گفت: تو می گویی کور مادرزاد بوده ولی حاال می توانی رنگ

ها را به این خوبی تشخیص دهی؟چه در بود فهمیده و ترسیده ناگهان مرد دام مخوفی افتاده است شروع به اعتراض کرد و گفت: خیر قربان همه مردم از رنگ قرمز شاهنشاه به خوبی اطالع دارند و چون یک فرد ایرانی واقعی هستید رنگ پوست

شاهنشاه نیز سفید است.شاه گفت: تو چاپلوس و دروغگوی بزرگی جوانی دوران از من پوست چون هستی. و سال های طوالنی چادرها در زندگی و جنگ سوخته و سیاه شده و باز هم با داشتن دوروغگوهایی مانند تو در این مملکت روی من سیاه تر خواهد شد. پس از گفتن این صدای با و کرد داروغه به رو شاه حرف

غرش مانندی گفت:تا درآورید حدقه از را مرد این چشمان همان طور که کور مادرزاد به دنیا آمده کور هم از دنیا برود. چون نباید دروغگویی وارد

حرم مطهر حضرت رضا شود.با گفتن این کلمات شاه از حرم خارج شد.

بازگشت و حرکتمأموریت سفارت خوان راهب در روسیه با از آغاز این شکست کامل روبرو شد. قبل مسافرت شاه با نظرات وسیع خود که میل را استفاده حداکثر مأموریت این از داشت بکند مذاکره با اغلب درباری های اروپا را با هایی نامه اعتبار و گنجانده آن در نیز

عنوان پادشاهان اروپا به راهب داده بود.ولی هنوز راهب کارملیت از مرز روسیه وارد تنها موضوع بازداشت شد و بود که نشده

کاتولیک بودن او برانگیختن دشمنی روس های ارتدکس کافی بود.

تعصب روس های ارتدکس برعلیه کاتولیک ها از زمان نفوذ لهستانی ها و استفاده آن ها برقراری سلطنت دیمتری از اسلحه جهت

تاج و تخت روسیه شعله ور شده بود. پس از جست و جوی اثاثیه راهب و یافتن نامه هایی که برای شاه اروپایی نوشته شده بود ظاهرا سوءظن آن ها نسبت به سوءنیت راهب قطعی شد و راهب بیچاره از همه جا بی خبر به جرم توطئه در ایجاد اتحادهای زندان به و متهم روسیه علیه بر نظامی

انداخته شد.پس از آن که شاه از طرز رفتار روس ها العاده عصبانی آگاه شد فوق با سفیر خود که فرستاد تهدید این با دیگری مأمور و اگر کارملیت آزاد نشود اعالن جنگ خواهد

داد.و شاه نکرد اثری ها در روس تهدید این نیز که سرگرم امور دیگر شده بود به کلی گراند باالخره و برد. یاد از را موضوع دوشس ماریناژرژینا شاهزاده خانم لهستانی خانواده پشتیبانی دیمتری او خاطر به که بود داده دست از را روسیه اشرافی های

موجب آزادی راهب شد.سیاه در را خود عمر راهب که زمانی در می طرفان حاجی شهر قلعه های چال روسیه در سیاسی اغتشاشات گذراند زمان این روسیه تاریخ در یافت. افزایش ایجاد و مخوف ایوان مرگ بین که را نامیده اغتشاش دوره بود رومانف سلسله اند. دیمیتری با کمک لهستانی ها و با این به است کبیر ایوان واقعی فرزند که ادعا اشرافی های خانواده ولی رسید. سلطنت را ها آن که ها لهستانی نفوذ از روسیه محاصره کرده بودند متنفر بودند. هنگامی خانم با شاهزاده ازدواج برای دیمتری که لهستانی ماریناژرژینا پافشاری کرد، خانواده هنگام را او و کردند توطئه اشرافی های جشن عروسی به قتل رساندند ولی عروس

با سیاست فرار کرد.العاده ای بود. این شاهزاده خانم زن فوق او بی نهایت زیبا و برای رسیدن به مقاصد از داشت. حصری و حد بی قدرت خود لحاظ مذهب کاتولیک تمام عیار و دینداری معروف او توام با شخصیت جذابش موجب ایجاد حصاری از ترس و رعب در اطرافش

شده بود.دیمتری که نکشید طولی حال هر به دیگری ظاهر شده و ادعا کرد که دیمتری واقعی است و با کمک امپراطور لهستان به

تخت سلطنت نشست. ولی کمی بعد او نیز به قتل رسید.

پس از او دیمتری سومی که پسر شاهزاده خانم از دیمتری اول بود به تخت نشست و تاج گذاری کرد ولی او هم متقابال دستگیر

و به طرز فجیعی به قتل رسید.پس از او دیمتری چهارم که پسر دیگرش بود به سلطنت رسید. در یکی از سفرهای

زندانی از طرفان حاجی به ماریناژرژینا به شدن یک راهب کاتولیک مطلع شد و سراغ او رفت و پیش او اعتراف و تقاضای بخشش کرد. پس از آن ترتیبی داد که به راهب توجه بیشتری بشود و حق پذیرایی را مذهبی جلسات تشکیل و اشخاص از داشته باشد، ولی بازهم یکسال طول کشید آزادی کسب به موفق دوشس گراند تا

راهب از زندان شد.و کوچکی قایق با راهب آزادی، از پس کمی پول که فقط برای یک شب او کافی بود ، به سوی سواحل ایران براه افتاد. راهب بود و از دوره طوالنی زندان ضعیف هنوز ایران که به ساحل رفت. سرش گیج می کاروانسرایی به را خود زحمت به رسیدند رسانید و از کاروانسرادار فهمید که در یکی

از دهات ماهیگیری شمال است.او اختیار در خشکی اطاق کاروانسرادار همین دقیقه چند از پس راهب گذاشت. قدر قدرت داشت که نماز و دعایی بخواند. هنوز که حالی در فرط خستگی از سپس دانه های تسبیح در دستش بود روی توده

ای از کاه به خواب رفت.برخاست خواب از که هنگامی صبحگاه گرفته فرا را تمام حیاط آسمان آبی رنگ بود. با ناراحتی از جای بلند شد. هنوز اثرات

تکان های قایق در مغز و بدن او بود.از پس خورد. می طرف آن و طرف این بر که کند احساس توانست لحظه چند روی زمین خشک خوابیده و آزادی خود را بازیافته است، پس زانو زده و به درگاه خدا

به سجده افتاد.در طول صبح صدای زنگ قاطرها توام با بوی تعفن در صحن کاروانسرا به مشام می رسید. بعدا فهمید که کاروانی از میت برای مشهد عازم رضا امام تربت جوار در دفن صحبت از پس راهب است. بوده مقدس از قاطرها عبور برای او فهمید چاپاردار با احتیاج به یک کمک راه بین گردنه های دارد. راهب که دیناری پول در جیب نداشت

این کار را قبول کرد.را خزر های کرانه روز همان کاروان مناطق و ارتفاعات سوی به و کرد ترک گرچه درآمد. حرکت به البرز کوهستانی عبور زیبا و سبز سر مزارع بین از راه در می کردند ولی بوی تعفن اجساد به قدری تهوع حالت به راهب مرتبا که بود زننده افتاد. در عبور از گردنه دوم با طوفان می و برف شدیدی مواجه شدند که سه روز با آن در مبارزه بودند و راهب که هنوز چند روزی بود که از زندان و سرمای روسیه رها شده بود ، دومرتبه گرفتار سرما شد. باالخره کوه ها را پیموده و به بیابان های ورامین رسیدند. در این جا برف به باران تبدیل شده و تمام جاده ها را آب و گل فرا گرفته بود.

Page 34: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 34

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 35: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 35 سیمرغ • شماره 14

آب کردن چربی ها با یاد و نام خدا مصلوب مسیح مجسمه دیوارها از یکی روی دیده می شود و طنین نوای یک موسیقی مذهبی در که کرده است. همه کسانی پر را تمام فضا مذهبی ای هستند افراد دارند، مکان حضور این که هر حرکت عضالتشان از روی عشق به خدا و

مسیح انجام می گیرد.بر خالف تصور، اینجا یک کلیسا یا یک انجمن مذهبی دیدن از اول نگاه همان در می توان را نکته این نیست. کرده اند. تن به همه که شد متوجه ورزشی گرمکن های کرده عرق صورتی با ساله، 4۵ مربی توری، ویکی ورزشکاران را تشویق می کند: »دست نکشید، شما این کار را برای رضای خدای بزرگ انجام می دهید.« با گفتن این جمله، در کوتاه ترین زمان ممکن انرژی تازه ای به بدن همه تزریق شده و انگار نه انگار که تا لحظاتی پیش از گرفتگی به به خوبی تمرین گله می کردند. ماهیچه های شکمشان

پایان می رسد. اینجا سالن کوچک یک کلیسای باپتیستی واقع در شهر داالس، در ایالت تگزاس آمریکاست. دو بار در هفته، افراد با »بدن سازی کالس های به شهر این ساکن مذهبی )Gospel Aerobic( »ترانه های مذهبی سیاه پوستانکه در این سالن جمع و جور برگزار می شود، می آیند تا به

همراه دیگران ورزش کنند. کنند: ورزش بندگانش که می خواهد خدا ویکی نظر از »در کتاب مقدس آمده است که روح مقدس در بدن های ما نهفته است و بدن ما در واقع پرستشگاه خداوند است. هر کس که از پرستشگاهش به خوبی مراقبت نکند، گناه

کرده است. «این صحنه در بسیاری از شهرهای آمریکا جریان دارد. بر اساس آمارهای منتشر شده در نشریه »نیوزویک« دست کم صد کلیسا در سرتاسر خاک این کشور برگزار کننده چنین کالس هایی هستند که اکثریت بیشتر شرکت کنندگان شان تشکیل تبار( آفریقایی )آمریکاییان آمریکن ها آفرو هم را

می دهند.الغری همراه با ترانه های مذهبی

همراه دعا خواندن با ورزشی تمرین های پایان و شروع و سپاسگزاریم.« تو از لحظه این برای می شود: »خداوندا قرار صوت ضبط درون را موسیقی سی دی مربی سپس می دهد. در عرض چند ثانیه آوای موسیقی مذهبی البته با ریتمی تند طنین انداز می شود. ویکی بار دیگر با صدای بلند را گوشزد می کند: » نکته ای به شاگردانش بریده نفس و

خداوند را ستایش کنید!«به گفته مربی با کمک گرفتن از مذهب، خیلی از کسانی که تا پیش از این اهل ورزش نبودند، حاال در تمام جلسه ها حضور دارند و برای نمونه خانواده سه نفری وندرسون براون را مثال می زند؛ کالرا و همسرش رابن که همراه با دختر 1۷

ساله اشان به این کالس ها می آیند. برای کالرا هیچ چیزی گوشنواز تر از موسیقی مذهبی ای نیست که در این جا پخش می شود: »به نظر من موسیقی ای که در سالن های ورزشی پخش می شوند، ترسناک است. به می کنم ورزش آنها با که مذهبی آهنگ های همین تنهایی من را روی فرم نگه می دارند.« و به یمن همین ترانه ها او به گفته خودش تا به اینجا هفت کیلو از وزنش

را کم کرده است.سازمان های بهداشتی در آمریکا گزارش می دهند که ۶۵ درصد مردم این کشور اضافه وزن دارند که شمار زیادی از این افراد را آفرو امریکن ها تشکیل می دهند. ۸0 درصد از آنها »بسیار چاق« هستند و نزدیک به پنجاه درصد هم

دچار چاقی افراطی اند.تأسیس ورزشگاه، فرمان الهی

»خدا من را راهنمایی کرد.« این جمله را اورالندو هاینز پر بدنسازی دستگاه های را دورش تا دور حالی که در کرده اند، می گوید؛ مرد 4۵ ساله ای که سابقا سرباز بوده

کارولینای شهر در ورزشی سالن یک مدیر حاال و است جنوبی. اورالندو می گوید :»خدا به من گفت: تو یک سالن به او گوش کرد.« پس افتتاح خواهی را ورزشی مسیحی فرمان الهی می سپارد و در سال ۲00۶ آن را در قالب افتتاح یک سالن ورزشی 3۷0 مترمربعی، واقع در یک مرکز خرید

تجاری، به مرحله اجرا در می آورد.

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

بوکسینگ کیک چه باشد، ژیمناستیک چه اینجا قبل این است که همیشه ثابت نکته ،)Kickboxing(از هر تمرینی دعا خوانده می شود و آوای »او خدایی ویژه

است، هاللویا!« همراه تمامی ورزش هاست.از یکی تا باشد حواسشان باید ورزشکار مؤمنان البته هم آن و نشکنند؛ را ورزشی سالن این مهم قانون های مقررات ویژه و سخت لباس پوشیدن است. به گفته مدیر، در این مکان پوشیدن لباس های تنگ ورزشی مجاز نیست

و ناف ها هم می بایست در زیر لباس ها پنهان باشند!می کنند، کار کوچک ورزشگاه این در که مربیانی همه جزء آن دسته از کسانی هستند که کلیسای روزهای یک این در ورزش برای همین هم نمی شود. ترک شنبه اشان

روزها جایی در برنامه روزانه ندارد و سالن تعطیل است.اورالندو به عنوان یک مسیحی وظیفه خود می داند که از مرگ هم کیشانش بر اثر چاقی بیش از اندازه، جلوگیری کند. وزن همه با دقت تمام در کتابچه ورزشگاه ثبت می شود و هر هفته مراسم وزن کشی برپاست. هر گرم چربی که آب

شده باشد، ورزشگاه را غرق در تشویق می کند!این موضوع که تا چه اندازه چنین ورزشگاه هایی در آمریکا خواهند کشور این ورزش صحنه از ثابتی جزء به تبدیل شد، پرسشی است بی پاسخ. در برخی از کلیساها علیرغم شروع طوفانی، بعد از مدتی این کالس ها از رونق افتاده و در نهایت لغو شده است. با این همه اورالندو اطمینان کامل باز را خود جای زمان طول در کاری اش روش که دارد خواهد کرد. دلیل چنین تصوری هم این است که به اعتقاد لذت مردم به کردن ورزش مذهبی ورزشگاه یک در او

باورش چاشنی را جمله این او می کند. هدیه را بیشتری می کند: »اینجا مردم عشق مسیح را حس می کنند«.

برگرفته از: دویچه وله

Page 36: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 36

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 37: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 37 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

از ادبیات دل نمی کنمپاره ای از گفتگوی الهه خسروی یگانه )روزنامه نگار( با محمود دولت آبادی

ای قهوه دری و پیکاسو از تابلویی یکم، و بیست طبقه محمود با گفتگو یک اولیه تصویرهای همه اینها رنگ! دولت آبادی است، مردی که انگشت هایش شکل نوشتند و دود سیگارش حتی، کلمات انباشته شده در ذهنش را در

فضا ترسیم می کند.آدمها حرمت دارند. بعضی بیشتر. اما حرمت محمود دولت آبادی را باید جور دیگری نگه داشت. نه فقط به خاطر »گل محمد« کلیدر که در حافظه ادبی ما این جور زنده نفس می کشد، به خاطر عمری که این مرد برای نوشتن گذاشت تا

بنویسد و نشان دهد تبار رنج دیده مردمی را که ماییم. او از سرزمین غول های زیبا آمده است. هموالیتی عطار و خیام و فردوسی و بیهقی و شاید برای همین، به این خوبی

تبار کلمه را می شناسد و درک می کند. گفتگو با محمود دولت آبادی بر سر ادبیات معاصر به درازا آقای های دلتنگی روای گرچه که ای مصاحبه کشید.

نویسنده است، ولی فقط دلتنگی و نه خستگی. این نکته را دولت آبادی با نگاه و با انگشت اشاره به من نفس تا که خستگی نه دلتنگی، »فقط کند: می گوشزد نمی ، دل ادبیات از من نوشت. باید و بود باید هست،

کنم«... آثار جدید شما مربوط به جنگ هستند. در خبرها خواندم چرا بپرسم شما از که این برای است خوبی بهانه این اتفاقات مربوط به انقالب و جنگ اینقدر در میان آثار ادبی معاصر ما کمرنگ هستند. اگر موافق باشید مصاحبه را از

این نقطه آغاز کنیم.خب، می دانید که پیش از اتمام جنگ، من، نخستین مطلب را درباره آن با مقاله ای به عنوان »صلح و جنگ ؛ پایان کابوس« نوشتم که در مجله تایم الیف و چند مطبعه دیگر ـ و همزمان در ایران به چاپ رسید و هنوز هم معتقدم دنیاـ که جنگ یک کابوس بشری است، اما مطمئنا عقایدی مثل دنیا های زرادخانه شود نمی باعث دیگران و من عقاید کرکره شان را پایین بکشند ولی بهرحال گفتن این حرف از به گمان من زشت ترین داعیه بشری است که جنگ طرف نویسنده یا شاعر یا نمایشنامه نویس یا هر هنرمند

دیگری یک فریضه است. به این ترتیب باید بگویم اثر جدید من گرچه درباره جنگ

نوشته شده ولی اصال در تایید آن نیست. بلکه تبیین این واقعیت خشن شقی و بی رحمانه است که آدمها را می بلعد

و پیش از این که ببلعد، احتماال مسخ می کند. سال در که نظری و نگاه همان ادامه در اعتبار این به پایانی جنگ نوشتم این داستان هم نوشته شد تا هم ادای دینی باشد نسبت به جوانان این مملکت و هم بیانگر نوعی

احساس دریغ برای نابود شدن آدم ها. این رمان زمانی نوشته و منتشر می شود که خوشبختانه تبلیغات درباره جنگ دیگر از مد افتاده است. چون محال بود چنین داستانی را من در زمان خودش بنویسم چرا که نیست روز و مسائل روزمرگی ها به پرداختن ادبیات کار هرچند این مسائل بسیار تراژیک باشند. ادبیات می بایست که رسیده شود و شما به چیزی برسید ورای واقعیت که در

عین حال می تواند واقعیت هم داشته باشد. و ما نزدیک ــ دور گذشته درباره وضعیت من دیگر اثر مسائل مربوط به آن است، که با نگاه به یک کاراکتر ایرانی روایت شده است. این داستان را البته خیلی خیلی پیش از اینها نوشته ام، تقریبا بین سالهای شصت و دو تا شصت چهار و در طول گذر این سالها آن را مدام صیقل داده ام و ویرایش کرده ام و متاسف هم نیستم که چرا این قدر دیر آن را به چاپ می سپارم چون گذشت زمان به من کمک

کرد داستان به ادبیات خودش بیشتر نزدیک شود. آقای دولت آبادی شما به طور حتم بهتر از من می دانید که ادبیات جنگ در تمام جهان، آثار شاهکار و عظیمی در چنته دارد. چون اکثر نویسندگانی که نویسندگان متعهد و روشنفکر به معنای واقعی آن به شمار می رفتند از منظری به جنگ نگاه کرده اند که احتماال شما در اثر جدید خود به آن پرداخته اید. منظری که از نفی جنگ و خشونت بر می آید. اما در کشور ما یک تفاوت وجود دارد و آن این که جنگ، در سرزمین ما »جنگ« نامیده نشد، چیزی نام تغییر باعث اسم این با عنوان »دفاع مقدس« که گرفت این نگاه ها گردید. هنوز هم تغییر داده شدن یا نگاه ها اسم به نوعی تابو است. یعنی داشتن نگاه انتقادی به این دفاع مقدس با مشکالت بسیاری روبه روست این مسئله

روی نوشتن رمان شما چقدر تاثیر گذاشته؟از واقع به که این برای مسئله هست این به ناظر قطعا

لحاظ فیزیکی اول، به ما حمله شده. ولی آنچه برای من اهمیت دارد، این است که در یک جنگ هر دو سوی آن کوشند می یکدیگر نابودی به دو طرف هر و بازند، می وگرنه، این موضوع انکار کردنی نیست که واقعا نیروهای

عراقی به ایران حمله کردند. به ولی دانیم، نمی امثال من و شما را البته پشت قضیه حمله آنها که است این واقعیت فیزیکی و عینی لحاظ کردند. اما آنچه در این رمان بسیار فشرده مد نظر من بوده مقوله هم ذات بودن و هم ذات شدن بشری است. شاید به گمان به نظر رسد ولی آلیستی ایده نگاهی نگاه، این من آدم ها با کشتن یکدیگر خودشان را می کشند و من با همین دید به زندگی و ادبیات نگاه می کنم. چون در چنین شرایط خشونت باری گاهی انسان ناچار می شود به ایده دیگر ناگزیری! من از بشود گفت شاید و ببرد پناه آلیزم نمی توانم بپذیرم کدام طرف از آن یکی طرف چند نفر را کشته است پس برنده فالن طرف است. نه؛ من معتقدم در خشونت، هیچ برنده ای وجود ندارد. در نتیجه آنچه در این

داستان برایم اهمیت داشته همین است.

نه است بشری نبایدهای و بایدها شما دستاویز واقع در آنچه که در واقعیت وجود دارد؟

به معنایی دیگر نه همه آن، چیزهایی که در عینیت وجود دارد و تحمیل می شود. من معتقدم که بین تک تک آدمیان هیچ خصومتی وجود ندارد. به طور عادی جوانان دنیا چه خصومتی می توانند با یکدیگر داشته باشند؟ بنابراین جنگ آدم شغل ترین قدیمی ــ شغل این و است شغل یک ــ کارفرماهای خودش را دارد، اما من به عنوان یک آدم معتقدم که جنگ هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. و جز این که دو طرف در یک جنگ فرسوده و منهدم شوند هیچ

چیز دیگری نصیب نخواهد شد. نه و دارد اثر وجود این در روحیه شوونیستی نه بنابراین در فجیع رخداد این بشری امر یک عنوان به برعکس. کشور ما رخ داد و من هم به عنوان یک امر انسانی آنچه را که ذهنم دریافت کرد به داستان آورده ام و واقعا هیچ که همانطور چون، نداشتم موردش در هم خاصی هدف شما اشاره کردید هیچ کدام از نویسندگان دنیا هم از جنگ ستایش نکرده اند. آن آثاری هم که در توجیه جنگ نوشته شده به هیچ وجه در قالب آثار ادبی قابل تامل ظاهر نشده

اند. من مثال روبرو هستیم. بزرگی آثار با ما آن طرف از اما در جوانی کتابی از یک نویسنده آلمانی خواندم به نام »در غرب خبری نیست«، اثر اریش ماریا رمارک. شما با خواندن این داستان به خوبی متوجه تباهی ناشی از جنگ می شوید. چون به تجربه و آگاهی نسبی من ، همه نویسندگان در تمام جهان یک نگاه انسانی به امور دارند حتی اگر تاریخ یک واقعیت دیگری باشد که ما می بینیم هست و همانطور که گفتم ممکن است این صدا در کل امور تاثیری نداشته باشد ولی صدای »صلح بهتر از جنگ است« به نظر من

باید همیشه وجود داشته باشد. با بازخوانی مجدد شما منتشر می شود. من شنیدم کلیدر آدم ام، دیده مردم از بسیاری خانه های در اثر شما این هایی که لزوما مخاطب جدی ادبیات نبودند ولی کلیدر را خوانده بودند و از خوانش بسیار لذت برده بودند. طی این سال ها همیشه دلم می خواست از شما بپرسم کلیدر چطور با این طور ادبی، منتقدان توانست در عین جلب رضایت عامه مردم هم ارتباط برقرار کند؟ این اتفاقی است که در

زمینه هنر بخصوص در ایران اتفاق نادری است.در مورد کلیدر باید بگویم حقیقتا االن که آن را بازخوانی می کنم داستان طوری مرا با خودش می برد که فراموش این از چیزهایی و ها ویرگول نقطه، است قرار کنم می دست را تصحیح بکنم. پدید آمدن کلیدر به گمان من یک

اتفاق است. و این اتفاق در یک زمان 1۵ ساله رخ داد. ـ 1۵ سال هم من گاهی ذهنم عالوه بر این قبل از آن 10ـ را با این فضا دور و نزدیک می کردم و منتظر بودم تا ببینم زمان آغاز کار کی فرا می رسد و باالخره زمانش رسید و من سال 4۷ اولین جمله ها را نوشتم. و جالب است که در آن سال دقیقا پاره پایانی داستان را در طرح کلی نوشتم که البته بعد تغییر کرد. یعنی جایی که این پدر راه می افتد به

Page 38: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 38

سمت کوه و بلندی ها و بچه هایش را صدا می زند. اما این که چطور این اتفاق افتاده به گمانم فقط می شود با زبان سعدی به آن پاسخ داد که »هر سخن کز دل برآید الجرم

بر دل نشیند«. و ایرانی ادبی از سنت است تلفیقی کلیدر دیگر از سوی دنیا. ادبیات از زمانی این نویسنده یک ادبی های آموزه خوشبختانه من دانشگاه نرفتم و خوشبختانه دبیرستان هم گویم می ــ کردم رها کاره نیمه هم را شبانه و نرفتم ولی ــ کنم پر را جایش توانستم چون ، خوشبختانه

درعوض، همه مدت عمرم کتاب خواندم. در نتیجه تا به نویسندگان امریکای التین برسیم تمام آثار ادبی برجسته ترجمه شده به زبان فارسی را خوانده بودم. از ادبیات فرانسه، روس و انگلیس گرفته تا آلمان، آمریکا، ایتالیا و ... همه را خواندم. آثار برجسته ادبیات ایران را هم بنابراین کلیدر در حقیقت تبدیل به که قطعا خوانده بودم فرایندی شد که ایرانیان در حافظه تاریخی شان دارند البته با معیارهایی که ادبیات مدرن دویست ساله گذشته به آنها

داده است. من و شده نوشته تمام خلوص با کلیدر که این دیگر و با همان خلوص دریافته نداشتم که این انتظاری هم جز شود که خوشبختانه دریافته شد. این مهم ترین امتیاز یک کنم می گمان و است. خودش حیات زمان در نویسنده مگر کسانی ــ کنیم توانیم سراغ می ای نویسنده کمتر که در اوایل قرن نوزده پاورقی می نوشتند ــ که اثرش در زمان حیات به موفقیت کامال معقول و منطقی دست بیابید

و به درون مردم راه پیدا کند. من قدرشناس این قدرشناسی هستم. خوب شد که این کار انجام گرفت. توماس مان یک سخن تاریخی دارد که بعد از کلیدر و حتی بعد از یکی ـ دو مجلد روزگار سپری شده به عنوان به آن برخوردم که من همیشه آن را می آورم توضیح و تبیین دقیق یک نویسنده ــ فیلسوف از ادبیات؛ و آن این است که می گوید: »آثار بزرگ ادبی در مقطعی پدید می آیند که دوره تجربی آنها )در زندگی تاریخی( در

حال به پایان رسیدن باشد.« و کلیدر و دیگر آثار من مربوط به این مقطع هستند. دوره ای که نه فقط عشایر ما تخته قاپو می شوند و شدند و آن ما هم روستاهای بلکه رفت بین از ایلیاتی و ایلی حالت را سرنوشتی چنین شباهتا و شدند می جا به جا داشتند پیدا می کردند و پیدا کردند با اجرای اصالحات ارضی. بر این ویژگی ها لذت بردن ادبی ــ داستانی را هم می توان

افزود. یعنی آن افسون داستانگویی.

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 39: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 39 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Page 40: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 40

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 41: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 41 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

کمی فکر کنیم...

ازبین عزیزانی که پاسخ تست هوش مجله را صحیح حل کرده و به دفتر مجله و یا آدرس ایمیل :

[email protected]ارسال نمایند، یک نفر به قید قرعه انتخاب و یک

هدیه ارزنده تقدیم میگردد.

هقباسمو سرگـــرمی

سوال اول

روزگار غریبیست نازنین ...

وزن ساعت های شنیآنها هم اندازه که مقدار شن داخل دو ساعت شنی هم یکسان است را در اختیار داریم. یکی از این ساعتها کار

نمیکند ، اما دیگری سالم است.اگر این دو ساعت را از طرف قسمت خالی آنها بر روی دو

کفه ترازو قرار دهیم، کدام یک از آنها سنگین تر است؟

معماهای شماره 14

پاسخ صحیح این معماها توسط خانم شراره مافی برای ما ارسال شده بود که ضمن تبریک، جایزه ای ارزنده نیز تقدیم ایشان

گردید.

جواب معماهای شماره 12

معمای اول:

سوال دوم

کسب و سودنفر اول جنسی را از نفر دوم به قیمت 12 دالر خریده و بعد از مدتی آن را دوباره به نفر دوم به قیمت 13 دالر می فروشد. فردای آن روز ، نفر اول همان جنس را از نفر دوم به قیمت 14 دالر میخرد و چند روز بعد ، آن را مجددا به قیمت 15 دالر به همان نفر دوم می فروشد. مقدار سود یا

زیان نفر اول چقدر بوده است؟

نفرات اگر جواب معمای دوم )مسابقه هوش و استدالل(: را از یک تا سه شماره گذاری کنیم ، فرض میکنیم که نفر اول از همه باهوشتر است. وی دو فرضیه را در نظر میگیرد. فرضیه اول اینست که رنگ پیشانی وی سیاه است. بعد خود را جای نفر دوم میگذارد و از جانب اینگونه استدالل می کند که نفر دوم که میبیند رنگ نفر اول سیاه او است باز دو حالت برای خودش در نظر میگیرد: اگر رنگ پیشانی خودش هم سیاه بود در نتیجه نفر سوم براحتی مساله را متوجه میشد و جواب را که رنگ پیشانی خودش)سفید( بود میگفت و چون چیزی نمی گوید پس رنگ پیشانی نفر دوم سیاه نیست و سفید است و بنابراین نفر دوم جواب را میگفت. ولی هیچیک از نفرات دوم و سوم چیزی نمی گویند. بنابراین فرضیه اول نفر اول که سیاه بودن رنگ خودش است رد میشود بازگو آنرا ایشان و ماند می است بودن که سفید دیگر فرضیه فقط و

کرده و برنده میشود.

Page 42: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 42

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

• جدول کلمات متقاطعافقی:

در مجلسي – نوروز و گل ديوان صاحب - 1انگلستان 2-بلندي سطح زمين نسبت به سطح -3 خوشمزه هاي ميوه از – حس بي – دريا شگرد كار – خرگوش عرب – چاهي در گورستان نقدش – نفتي از مشتقات -4 تلخ – زردشتيان به از حلواي نسيه – دين – رونوشت 5- شكايت نهاد پاك 6- كننده – قاره سبز – جمع دسيسه – سراي مهر و كين – در خون بجوييدش – شكم مقابل – ماهي تنپوش – معروف آشام 7-خون – مرگ –برادر شيلي مردم برگزيده 8- معنوي آشوب و بلوا – مرواريد درشت 9- مجراي گوارشي – واحد طول انگليسي – توبه كار – ميوه نارس 10 - طمع زياد – سند - از ميو ه هاي بهاري – روستا -11 كلمه جمع اشاره به دور – وسيله خاكبرداري – آواز خواندن 12 - حاكم – مال و ثروت – سنگريزه – توقف و سكون 13 - دربند كردن - فهميدن – بيم و هراس 14 - وسط – الزم و ضروري – اندوهگين از آدات تشبيه – انداز ماليدني -15 شدن – زير مفعولي عالمت – مايعات صافي – ماده اسب 16 - مظهر مردانگي و شجاعت – به خاك سپردن مرده – قوه باصره 17 - فهرست – از آثار معروف

ژان ژاك روسو فيلسوف فرانسوي

عمودی:-1 آفريننده – اثري معروف و مشهور از جامي 2- رشته فرنگي – رعشه – ساكن قاره زرد 3- گوشت آذري – مشاورت – هم اكنون – خاك كوزه گري 4- بي وفايي كردن – درد شكم – درخشان و تابان – بازنده شطرنج -5 بازرسي – له شده – نيرو و زور 6- كلمه اي كه در توضيح مطلب استعمال ميشود – عدد ورزشي – اقيانوس معروف – ويرايش 7- ذرت – از اقوام ساكن درا يران – نجات دهنده 8- حرف صريح – مساوي – تنها – بازيچه هوا كردني كودكان 9- ا لفباي تلگراف – نوعي رقص فرنگي – تراكتور كوچك دستي – واحد شمارش شتر 10 - هشت پا – نخست – از ضماير متصل – طاقت 11 -هوس حامله – از واحدهاي اندازه گيري در طول – صيد 12 - نوعي شيريني خشك – نظير و مانند – هزار كيلو – پابرجا 13 - واحدي در ورزش بوكس – محل انباشتن – ثريا 14 - شهري در يمن – بي نقش و نگار – لنگرگاه – مظهر چسبندگي 15 -گشاده – سراميك – كشوري در آفريقا – عدد فوتبالي 16 -بازي هايش هر چهار سال يكبار برگزار ميشود – عدل – ناديدني 17 - نويسنده معروف بلژيكي صاحب كتاب دروازه

بزرگ – از اقوام مادري

اعداد 1 تا 9 را طوری در سطرها و ستونهای این جدول قرار دهید تکرار یکبار فقط عدد هر که مربع هر در اینکه ضمن شود. کوچک نیز اعداد 1 تا 9 نیز باید فقط یک بار تکرار شوند. برخی از اعداد را برای راهنمائی شما در

جدول قرار داده ایم.

Page 43: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 43 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی جریمش تومن هزار دویست ... و طالبی هندونه، پوست میگه میخورن. میدی یارو می ترسه میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه واال نمیدونم پولشو

میدم خودشون میرن میخرن می خورن!

از یارو می پرسن خواهرت دختر زائیده یا پسر؟میگه به من اطالع ندادن, هنوز نمیدونم دایی شدم یا خاله!

رئیس بیمارستان از دكتره میپرسه: خوب عمل چطور بود؟دكتره میگه: اوه، مگه اونو برای كالبد شكافی نیاورده بودند!؟

غضنفر به قسمت شفاهی امتحان پایه یكش میرسه.. ساعت سه نیمه شبه شما در كامیونت هستی شاگردتم كنارت خوابه برف هم شدیدا داره میباره جاده یكطرفس اینورت دره اونورتم كوههه... كامیون دیگه از روبروت با سرعت داره میاد طرفت اولین كاری كه باید بكنید چیه. غضنفر میگه فوری شاگردمو بیدار میكنم... برای

اینكه فكر نكنم اونهم تا حاال تو عمرش همچین تصادفی رو دیده باشه...

مرد: وقتی من ُمردم، هیچ مرد دیگه ای مثل من پیدا نخواهی كرد. زن: حاال چرا فكر می كنی كه بعد از تو بازم دنبال كسی »مثل تو« خواهم گشت!؟

یكی از مالنصرالدین می پرسه چه جوری جنگ شروع می شه؟ مال بدون معطلی یكی می زنه توی گوش طرف و میگه اینجوری!

لطیفه های خودمانیافتن راه می و آهنو می گیرن راه فرار می كنن. ریل تیمارستان از تا دیوونه دو

طرف شهر. اولی میپرسه: كی می رسیم به شهر؟ دومیه یه نقطه رو اون دورا نشون می ده و

میگه: هر وقت این دو تا خط به هم برسن. می رن و می رن ... تا اولیه خسته میشه. می گه: پس چرا نمی رسیم؟

دومیه برمی گرده و عقبو نگاه می كنه و می گه: فكر كنم ردش كردیم.

خواننده تو عروسی میگه: خانوما، آقایون، دستا باال، میخواهیم بریم بندر! غضنفر داد میزنه: كجا؟ ما تا شام نخوریم هیچ جا نمیریم.

غضنفرمیره دكتر میگه آقای دكتر به نظر شما من 100 سال عمر می كنم؟دكتر میگه:پس میگه:سیگار می كشی؟میگه:نه.عرق؟نه.تریاك؟نه.غذای چرب؟نه. دكتر

می خوای 100 سال زنده بمونی چه غلطی بكنی؟

كنه، می پیدا كمتر گرده می بیشتر هرچی می گشت، پارك جای دنبال نفر یه باالخره به خدا می گه خدایا! اگر جای پارك پیدا كردم قول می دم نماز بخوانم، قول می دم روزه بگیرم... همین طور داشت قول می داد كه یك دفعه یك جای پارك پیدا می كنه، می گه: خدا جان! خیلی ممنون! شما الزم نیست زحمت بكشی،

من خودم پیدا كردم.

غضنفر مسجد می سازه، هر كاری می كنه می بینه كسی نمیاد اونجا نماز بخونه! یه تابلو میزنه رو سردر مسجد و می نویسه: نماز صبح، یك ركعت، بدون وضو!

یه روز آشغالی میاد دمه خونه ی غضنفر میگه : آشغال دارین؟ غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم غضنفر میگه: آره داریم، نمی

خوایم.

Page 44: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 44

SIMORGH MAGAZINE WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

الکل نوشیدنی چگونه کشف شد؟

طریق از باید الكل با انسان برخورد اولین چینی ها باشد. گرفته انجام گندیده میوه های ایرانی ها حداقل و از 9 هزار سال پیش حداقل تولید الكلی نوشابه های پیش سال 5500 از

می کرده اند.

تاکنون آن تولید تاریخچه و نوشیدنی الکل کشف به کمتر پرداخته شده است. احتماال به این دلیل که در این رابطه هنوز اطالعات کامل وجود ندارد. فرانک تادئوس در اشپیگل آنالین به نتایج تحقیقاتی پرداخته، که تاکنون در

این مورد انجام شده است. به احتمال زیاد نه سیب، که تعدادی انجیر گندیده عامل گمراه شدن انسان بوده است. انسانی در عصر ماقبل تاریخ انجیر گندیده ای را از زمین برداشته و آن را به دهان گذاشته است. مزه تلخ و شیرینی در دهانش پخش و بعد الکل وارد خونش شده است. از آن پس مغزش پیام جدیدی را ارسال

می کند و خواهان الکل بیشتر می شود!اولین برخوردهای انسان با الکل در میوه های گندیده باید مک گاورن، پاتریک باشد. گرفته صورت اتفاقی طور به باستان شناس آمریکایی، بر این عقیده است که انسان بعد از اینکه با تاثیرات الکل آشنا شد، همه سعی خود را به کار

گرفت تا بتواند آن را تولید کند و به طور مرتب بنوشد.

اولین نوشیدنی های الكلیتمایل به نوشیدن الکل بسیار زودتر از آنی شکل گرفته تحقیقات در گاورن مک می شد. زده حدس تاکنون که خود به نتایج جدیدی رسیده است. او کشف کرده است که در عصر حجر حدود ۹ هزار سال پیش ساکنین دهی در چین نوعی نوشیدنی با 10 درصد الکل درست می کردند. )Mead( و در به آن مید انگلیسی به این نوشیدنی که آلمانی مت )Met( می گویند، عمدتا از عسل و آب درست می شود. در آلمانی اصطالح دیگری هم به کار می رود که

ترجمه آن »شراب عسل« می شود. مک گاورن در ظروفی که از آن زمان به جا مانده، ذرات زمینه او در پیدا کرده است. تارتاریک و موم عسل اسید ماقبل دوران به مربوط اشیای در الکل بقایای تشخیص در چینی ها ظاهرا دارد. جهانی شهرت و تخصص تاریخ درست الکلی نوشیدنی های عسل و میوه با دوران آن

می کرده اند.

تولید الكل با برنج جویده شدهبرای چینی ها که است شده مشخص این ها بر عالوه ساختن الکل از برنج وحشی نیز استفاده می کرده اند. حدس زده می شود که در دوران ماقبل تاریخ، که انسان ها از علم شیمی چیزی نمی دانستند، برنج را می جویدند و آن را در دهان خود برای مدتی نگه می داشتند تا نشاسته آن توسط بزاق دهان تبدیل به قند مالت شود. بعد برنج جویده شده

را به مواد دیگر اضافه می کردند.تا می کرده کمک انسانها به الکل مک گاورن نظر از داشته راحت تری زندگی دوران آن سخت شرایط در ابتدایی تولید نوسنگی دوران در هم همین برای باشند.

نوشیدنی های الکلی در مناطق مختلف دنیا رواج یافت.

تولید شراب و آبجو در ایرانمک گاورن در تپه حاجی فیروز در شمال غربی ایران نیز ماقبل دوران به مربوط که کرده پیدا شراب قفسه های به بسته، در ظروف در را شراب آنجا در است. تاریخ نگهداری می کردند. ظاهرا نشود، آن وارد طوری که هوا استفاده پسته از نیز مزه عنوان به دهکده آن ساکنین می کردند. مک گاورن و هیئت تحقیقاتی اش تقریبا در همه آشپزخانه های آن دهکده به بقایای ظروفی که در آن شراب را نگه می داشتند، برخورده اند. مک گاورن بر این باور است که نوشیدن الکل در آن منطقه، امتیاز ویژه مرفهین نبوده و

همه مردان و زنان الکل می نوشیده اند. اولین با ایران در تپه گودین در همچنین گاورن مک روبرو است، پیش سال 5500 به مربوط که آبجو، منبع شده است. هنگام درست کردن آبجو، سنگ هایی هم شکل می گیرند که باید آن را از آبجو جدا کرد. ولی ظروفی که در آن زمان در گودین تپه در آن آبجو درست می کردند، طوری ساخته شده بود که در حین ریختن آبجو سنگ ها

بیرون نریزند. اشپیگل آنالین می نویسد که جالب است که کشوری که امروزه در آن نوشیدن مشروب ممنوع است و مجازات به نوشیدنی های تولیدکنندگان دارد، جزو قدیمی ترین همراه

الکلی بوده است.

برگرفته از: دویچه وله

دوستیدوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای کیسه ای است. هول هولکی و دم دستی. این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی نمی کند باز را آدم این چای خوردن ها دل کنند. خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که

چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی.مثل خوردن چای خارجی آدمها بعضی با دوستی است. پر از رنگ و بو. این دوستی ها جان می دهد دار خنده های جوك برای ، بازی مهمان برای تعریف کردن ، برای فرستادن اس ام اس های صد تا یک غاز، برای خاطره های دِم دستی. اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ. می نشینی با شکالت ترین خوشبحال می کنی فکر و خوری می فندقی آدم روی زمینی. فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان ، بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر. یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان ریخته چین مرکب آن در انگار که دهد می رنگ

بودی نه چای.دوستی با بعضی آدم ها مثل نوشیدن چای سر گل الهیجان است. باید نرم دم بکشد. باید انتظارش را باید بمانی منتظر رنگش و برای عطر باید بکشی. صبر کنی. آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی. باید باریک. کمر کوچک استکان یک در بریزی را آن خوب نگاهش کنی. عطر مالیمش را احساس کنی و

آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی.

ایمانمدال چندین دارنده و شنا مربی که جوانی مرد المپیک بود، به خدا اعتقادی نداشت. او چیز هایی را که درباره خداوند و مذهب می شنید مسخره می کرد. آموزشگاهش استخر سرپوشیده به مرد جوان شبی رفت. چراغ خاموش بود ولی ماه روشن و همین برای شنا کافی بود. مرد جوان به باالترین نقطه تخته شنا استخر شیرجه تا درون باز کرد را رفت و دستانش روی صلیبی همچون را بدنش سایه ناگهان برود. دیوار مشاهده کرد. احساس عجیبی تمام وجودش را فرا گرفت. از پله ها پائین آمد و به سمت کلید برق رفت و چراغ ها را روشن کرد. آب استخر برای تعمیر

خالی شده بود!

بخـــوانیم وبیاموزیم

کاریکاتور انتخابی هفته

Page 45: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 45 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Page 46: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 46

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

نمي توانید کردید تمام را کارهایتان وقتي امروز شما دوستانتان با کردن تفریح براي را وقت تان راحتي به شاید حتي که دارید وظایفي هنوز شما کنید. تنظیم وقتي لیست کارهاي روزانه تان را چک کنید آنها را حس نکنید. همانطور که احساس گناه گردن به جز تلف کردن وقتتان هیچ کار دیگري نمي کند، دفاع کردن از خودتان تا جایي که در اینگونه است. فقط نیز برابر دیگران در توانتان هست کارهایتان را انجام دهید و بعد هر نگراني فکرتان از را زمان حال مي شود از بردن لذت مانع که

بیرون کنید

کردن استراحت براي زماني دادن اختصاص امروز دیگر وگرنه مي آید، حساب به شما براي حیاتي امري حتي اما نمي شود. نصیبتان کردن تفریح براي فرصتي اگر خودتان هم متوجه بشوید که چه راهي را باید انتخاب تان برنامه اتفاقي رخ دهد که مجبور شوید کنید، شاید را تغییر دهید. با این حال نباید به خاطر چیزهاي بدیهي بجنگید؛ پس عاقالنه تر این است که انرژي تان را براي

چیزهاي مهم تر زخیره کنید.

شما در حالیکه تمام مسئولیت هاي خانواده و کارهاي پذیري فرد مسئولیت تقبل کرده اید، مي خواهید را خانه کنید تفریح کمي مي خواهید که هروقت اما باشید، نیست مهم مي کند! تغییر سرعت به نیز اولویت هایتان بار زیر از بود نخواهید قادر مي کنید، تالش چقدر که مسئولیت هایتان فرار کرده و به شادي و پایکوبي مشغول شوید!! به دنبال شکار یک لحظه خوب و مناسب گشتن فقط ناامیدي تان را بیشتر مي کند؛ پس خم به ابرو نیاورده

و هر کاري که ازتان انتظار مي رود را انجام دهید.

یا بخواهد ازتا درخواست پول کند نفر امروز شاید یک که کاري برایش انجام دهید. باوجود اینکه شما نمي توانید برنامه هاي خودتان اگر ولي بدهید، منفي جواب بهش دیگري داشته باشید عصباني خواهید شد. و اگر قادر نباشید تر شده و پیچیده اوضاع را کنسل کنید، برنامه هایتان که براي که است خوب خیلي البته شد! خواهید تر عصباني در ولي کنید، مشخص را محدوده هاي و مرزها خودتان مورد این مشکل اخیر این استراتژي کارساز نخواهد بود. به هر حال شما ناچارید هم بهترین کار را انجام دهید و هم

راهي را پیدا کنید که این فرد را خوشحال نگه دارید.

االن برایتان خیلي سخت است که خودتان باشید!! به خصوص اگر با مشکالت مالي دست به گریبان باشید. اگر هم کسي ازتان بخواهد که مشکلي را رفع کنید، اوضاع کاري هیچ و دربیاورید قدبازي اگرهم شد. خواهد بدتر انجام ندهید خودتان عصباني خواهید شد! متاسفانه این بدترین تاکتیکي است که ممکن است اتخاذ کنید. حتي اگرچه نشوید. تسیلم ولي کردید ناامیدي احاساس اگر شما منتظر هستید همه چیز حاضر و آماده برایتان مهیا مي برید لذت ازشان که کارهایي دادن انجام اما شود،

درهاي خوشبختي زندگي را برویتان مي گشاید.

شما از انجام دادن کارهایي که وظیفه افراد دیگر است خسته شده اید. شما حتي بعضي وقت ها فکر مي کنید که تنها کسي هستید که به قول هایي که داده عمل مي کند! اما امروز نباید به سرعت در صدد رفع اشتباهات افراد دیر بربیایید، چراکه شما به خاطر وسواس و اشتیاقي که براي رسیدن به کمال و ارضا کردن احساس کمال طلبانه خود دارید به آنها اجازه دست به عمل زدن نمي دهید. درعوض باید به اندازه کافي انعطاف پذیر باشید که بتوانید کمک و همکاري افراد دیگر را قبول کنید. یادتان باشید که هیچ

انساني کامل و بدون عیب نیست.

فروردین

امردادتیر

خرداداردیبهشت

شهریور

بودن در کنار یک فرد فریب کار و دغلکار اصال چیز جالبي نیست، اما شما امروز مجبور مي شوید که تمام روز را با چنین فردي باشید!! شما از بودن با افراد کله شق که به زور شما را وادار مي کنند کارهایي که دوست ندارید را انجام دهید اصال خوشتان نمي آید. ولي شاید مجبور را نیست درستکاري آدم زیاد هم که فردي که شوید از نقشه هاي خاص خود اگر تحمل کنید! خوشبختانه مي توانید خود دیپلماتیک مهارت هاي با نیفتید، جدا

اوضاع را بهتر کنید.

پیچیده اي مشکل به که است روزي چند شما به ساده اي حل راه امروز تا هم ظاهرا و برخورده اید یا و زمان نظر از اگر حتي شما است. نرسیده ذهتان از اما هنوز هم از خانه و خانواده تان دور باشید، مکان حاال اما مي شوید. اذیت خانوادگي قدیمي مشکل یک هیچ چیزي به طور کامل این مشکل را حل نمي کند و هرقدر که بیشتر به خودتان فشار بیاورید اوضاع پیچیده تر مي شود. پس به زور سعي نکنید کاري را انجام ندهید

وگرنه واقعا مایوس خواهید شد.

امروز شما حتما باید براي تفریح کردن از منزل خارج شوید، اما ممکن است با مشکلي هم روبرو شوید. شاید یک نفر با شما همراه شود و بخواهد راهنمایتان باشد، اما شما ترجیح مي دهید به روش خودتان هر کاري را انجام دهید. اما نیاز مبرم شما به ماجرایي جویي شاید راه موثري براي دوري کردن از خطرات احتمالي عدم پذیرش دعوت فرار جاي به باید شما ولي نباشد. صمیمي تان دوست

کردن از ناراحتي هاي احساسي با آنها روبرو شوید.

امروز خورشید نشانه پرکار شما را ترك مي کند و وارد برج آینده نگر دلو مي شود و به شما پیشنهاد مي شود که البته کنترل را وسعت بخشید. بینش خود افق فکري و کردن آن براي شما کار راحتي نیست، براي اینکه دوست ندارید به هرجهتي که باد وزید شما هم به همان جهت بروید! حتي اگر نمي توانید به طور موثري با این باد همراه را شوید، حداقل کمي تالش کنید. همین حاال خودتان روبراه چیز همه زودي به بسپارید، سرنوشت دست به

خواهد شد.

شما امروز حتي اگر خیلي مشتاق و امیدوار هم باشید باز هم باید آرام و ساکت بمانید. اما این بدین معني است که که چیزي آموخته اید که شما را از میزان زمان و پولي که براي پیدا البته آگاه مي سازد. دارید نیاز کامل کردن یک پروژه کردن راه حل آسان براي رویارویي با واقعیت ها امري غیر ممکن است، اما بهتان توصیه مي کنیم که استراحت کردن موفقیت شما را در برابر مشکالت موقتي تضمین مي کند. متاسفانه امروز کارهاي سخت و زیاد هیچ مشکلي از شما را دوا نمي کند! کلید موفقیت شما در سرسختي و مداومت

در کار است.

امروز هیچ راه مستقیمي براي رسیدن به اهدافتان وجود خود مقصد به لحظه به لحظه حالیکه در شما اما ندارد، نزدیکتر مي شوید، این مشکل حتي ماهي برج اسفند را که نمي کند. مایوس را کند شنا عقب و جلو به کرده عادت اطالع بروید است قرار که جایي از ندارید نیاز حتي شما باشید. داشته برنامه کلي باید یک فقط باشید! شما داشته و اصلي برنامه یک جستجوي در اینکه همه از عجیب تر اینکه بدون برمي گرداند. به عقب را بودن فط شما خاص افکار و شور اشتیاق خود را تبدیل به مشکل کنید، آنها را

به زبان بیاورید.

آذر آبان مهر

اسفندبهمندی

:: طالع بینی و فال شما ::

Page 47: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 47 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

شماره تلفن های مشاغل و موسسات ایرانی در شهر اتاوا – کانادا

آژانس مسافرتی

تعمیرات اتومبیل

امور مالی

مشاور امالک

چاپخانه

دندان پزشک

دی جی

رستوران

سالن عروسی

عکاسی

فروشگاه مواد غذائی

قنادی

فرش فروشی

Parsia Travel : Tel: (613) 230 - 8228

Arts Body Shop : Tel: (613) 237 - 2102Max Auto : Tel: (613) 728 - 9884Car Wash Online: Tel: (613) 746-5000

Ali Manoussi : Tel: (613) 866 - 4050www.manoussi.comHossein Pashootan: Tel (613) 263-4474www.homeswithhoss.comHaris Yousefzai: Tel: (613) 301-5094www.harishomes.com

Bijan Fard : Tel: (613) 232 -1432 x. 202

Digital Zone Media CentreTel: (613) 806 - 0417 - (613) 292-6181www.prints4you.com

Dr. Farid Shojaee : Tel: (613) 216 - 2016

DJ Shahriar : Tel: (613) 292 - 6181

Persian Cuisine Express : Tel: (613) 235 - 1010Saffron Restaurant:Tel: (613) 789 - 0818Yasseen Halal PizzaTel: (613) 216 - 4655Silk Road RestaurantTel: (613) 741 - 7888

West Carleton Banquet Hall: Tel: (613) 831 - 6471

Saeed Karimian Tel: (613) 797 - 9028www.saeed-karimian.ca

Arya Food Market Tel: (613) 594 - 3636Shiraz Grocery StoreTel: (613) 563 - 1207Alpha Food Market Tel: (613) 238 - 3837

Nima BakeryTel: (613) 565 - 6156

Terry’s Oriental Rug GalleryTel: (613) 220 - 6593

طراحی،تزیین گل و سفره عقد

FlorarticaTel: (613) 739-8383

رادیوRadio NamashoumTel: (613) 889-4700

تدریس موسیقیPouria : Tel: (613) 263 - 9912

لوازم بهداشتی )توالت و بیده( PLS Trading Inc.Tel: (613) 565 - 6156

تلفن راه دور و رسانه اینترنتی

Payless Telecommunications.Tel: (613) 523 - 7979

وام مسکن و جتاری

Minoo HejriTel: (613) 265-8964Email: [email protected]

آگهی استخداماجاره صندلی

در یک سالن آرایشگاه ایرانی

Tel: 613-736-0007

مدرسه فارسی

برای درج آگهی رایگان در این ستون لطفا با تلفن 613-292-6181تماس حاصل نمائید .

نیازمندیهاClassified Ads

مدرسه فارسی بطور رایگان هر ساله از سپتامبر تا جون و همچنین از اول جوالی تا اواخر جوالی

هر جمعه در خدمت ایرانیان عزیز

از هم اکنون پذیریشبرای عموم آزاد است

Tel: (613) 321-4070

به یک کمک آشپز و یک کارگر ساده برای رستوران نیازمندیم

Tel: 613-720-9009

آگهی استخدام

رفت و آمد هر روزه به اتاوا رفت:از مرکز شهر مونترال 7 صبح

برگشت: از مرکز شهر اتاوا 5 بعد از ظهر یک طرفه 20$ دو طرفه $30

شماره تماس:Tel: (514) 966-4572

Page 48: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 48

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Nowrooz (Nowrouz, Norooz or Nowruz) is the new year holiday in Iran, Azerbaijan, Central Asia, Afghanistan, Pakistan, parts of India and among the Kurds. The word itself literally means "new day" in Persian, and the festival marks the beginning of the solar year and new year on the Iranian calendar, as well as among several other nationalities. This year, Nowrooz falls on Saturday March 20, the vernal equinox, being the first day of the new year. Nowrooz, traditionally celebrates the awakening of nature, and even the triumph of good over the oppressive darkness of winter. It is a time to celebrate life at the time when life begins or is renewed for much of that which is on the earth. The new year is marked at the instant the sun leaves the astrological sign of Pisces and enters that of Aries. This renewal of nature is the essence of this millennia-old tradition. Originally held as a spring festival, it is believed to have been first acknowledged and named "Nowrooz" by the mythical Persian emperor Jamshid. Others credit the Achaemenian dynasty of the 12th century B.C. for institutionalizing the Nowrooz festival. The spirit and significance of the holiday has often made Nowrooz a target for foreign invaders and anti-nationalist forces throughout the history of Iran. Alexander the Great and the Arab conquerors a thousand years later tried to eliminate the holiday. The Soviet Union banned it in Central Asia and Azerbaijan, as it was considered a nationalist or Islamic holiday. The celebration was banned in Kurdish

sections of Turkey, though, for the last few years, Turkish officials have allowed some festivities. Even in Iran, the birthplace of the tradition, some conservatives favored banning it just after the 1979 revolution, but public opposition was strong and the ban proved impossible to enforce. Some of the rituals associated with the Nowrooz celebration are-the bonfire (Chahar Shanbeh Soori), held on the last Wednesday before Nowrooz. Thanks is given for the good fortune of making it through another winter. In order to purge oneself of any remaining "paleness" or evil, families puts down piles of wood and brush, igniting them shortly after sunset, and run along the fires, occasionally jumping over the flames. While this happens, family members sing to the fire to take away the "paleness" or evil and give to those singing the "redness" or health. This practice has clear links to the following of Zoroaster (seventh century B.C.) as Zoroastrians were (and still are) known for honoring fire. Another tradition is the Seven Symbols (Haft Seen), a table upon which are placed objects which each represent a wish or theme. Seven of these objects must begin with the Farsi letter "S" (Seen). The table is usually set a couple of weeks before Nowrooz much the same way families of some Christian cultures put up a Christmas tree. The seven objects on the table, a Persian sweet (Samanu), a coin (Sekeh), green vegetables (Sabzee), a hyacinth flower (Sonbol), garlic (Seer), a dried fruit (Senjed) and vinegar (Serekh), are symbolic of truth, justice, good thoughts and deeds, prosperity, virtue, immortality and generosity. These are what Zoroaster offered to his deity, Ahura Mazda, on seven trays. As in other religious traditions, house cleaning, called Khaneh Tekani, is a preparation activity leading up to the holiday. This may even play a role in the origins of the "spring cleaning" practiced by many American households. Sprouting seeds in water, sabze, is a symbolic act that shows how context

Nowrouz : Iranian New Yearprovides opportunities for growth. Haji Firuz, troubadours, sing and dance as they parade through the streets with instrumental accompaniment. On the sixth day of the new year is the celebration of the birthday of Zarathustra, the Persian prophet who was the founder of Zoroastrianism. Visits are another Nowruz custom, with younger members of the community calling upon their elders. These visits take place within the first 12 days of the new year. The 13th day, Sizdah Bedar, is both a national holiday and the end of the Nowruz celebration. It is marked by a visit to a natural area, such as a park, to connect with nature and to dispose of the sabze in a natural running body of water. This tradition is intended to "dodge the bad number." The idea of avoiding the number thirteen is symbolic of the desire to avoid all evil throughout the year, and provides families with a reason to spend a carefree day together. Young people make knots in the grass that has grown from the sprouts to make a wish for being married in the next year.

Page 49: Simorgh • Issue. 14

Monday Mar. 15, 2010 • Vol. 1 • Issue. 14 49 سیمرغ • شماره 14

SIMORGH MAGAZINE AUGUST 2009 • Issue.1

Simorgh Magazine is a free publication providing content that celebrates the lifestyles of Canadian and Persian communities within the cities of Ottawa, Gatineau and surrounding townships. Our editorial focuses on living life to the fullest, blended with the best of literatures in Persian and Canadian cultures. We feature business profiles, cultural information, biographies, health and fitness articles, events and stories that touch on issues that are directly related to the lives of our readers. Our goal is to provide our readers with up-to-date articles that would not only entertain but also inform. Meanwhile, we are making a reliable and trustworthy bridge between experts and the community.With its diverse contents for various age groups and interests, Simorgh is honoured to be the Persian-language magazine of choice among Iranian-Canadians. Simorgh is an independent magazine, published twice a month and is available in most Persian/Iranian supermarkets and restaurants. Simorgh’s on-line version is also accessible to the world community through SimorghMagazine.com and www.bia2ottawa.com. Having a significant number of readers, a free soft copy of each issue is being sent to more than 2000 readers throughout Canada and Unites States.If you run or own a business, we believe that you can take advantage of this powerful media to promote your company name, services and products among the large local, national and international Iranian community in a cost-effective way. We would be pleased to hear from you. For more information, please contact us via email:

[email protected].

SIMORGHMAGAZINE

CONTACTS:

ناشر: انتشارات سیمرغPublisher: Simorgh Publicationسردبیر: سعید کریمیانEditor: Saeed Karimian :مدیریت آگهی ها و بازاریابیشهریار ایوب زادهMarketing & Advertising: Shahriar Ayoubzadeh :مسئول وب سایت سیمرغلیناردو گریرو

Website Coordinator: Leonardo Guareero صفحه آرایی, گرافیک و طراح هنریپیام کشتگانیPagination, Graphic & Design: Payam Keshtganiتایپ : فرناز کریمیانTyping: Farnaz Karimian

www.simorghmagazine.com

Page 50: Simorgh • Issue. 14

SIMORGH • Issue. 14دوشنبه 15 مارس 2010 • سال اول • شماره 14 50

SIMORGH MAGAZINE • WWW.SIMORGHMAGAZINE.COM

Page 51: Simorgh • Issue. 14
Page 52: Simorgh • Issue. 14